سیاستم عین دیانتمه، زندگیم عین دیانتم و هستیم عین نیستیم در مقابل خداست.
در کار و تحصیل، اولویتم بر اعتقاداتمه...
خداوند هم گفته نگران روزی تون نباشید، الله یرزق من یشاء، پس نگران رزق و روزیم هم نیستم...
جاه طلب و قدرت گرا هم نیستم، خدمت به خلق و اعتقاداتم رو بر خیلی چیزها ترجیه میدم... الله تعز من تشاء... پیش خدا باید جایگاه داشت نه خلق...
افتخار میدونم واسط رسیدن رزق و روزی برای دیگران باشم و همین افتخار برام کافی است که یدالله فی ارضه باشم...
امیدوارم پا رو از خطور شرع و اعتقاداتم خارج نذارم و خدا عمری ندهد برای این کار، هرچه هست برای خدمت به حزب الله و اسلام و خلق باشه...
حرف دوست و دشمن هم تا زمانی که از عقل و منطق و اعتقادات من برتر نباشه، حرفی است که فقط شنیده میشه، اگر حق بود اجرا، اگر نبود فی امان الله....
این نوشته تذکر بمونه، اگر فراموشم شد، شما برادر و خواهران دینی، شما دوست گرامی و صمیمی من، بهم یاداوری کنید این متن رو...
امام معصوم می فرمایند: در جامعه ای که امر به معروف و نهی از منکر نباشه فساد گسترش خواهد یافت.
انشاءالله مومن و عامل به دستورات خداوند باشیم و با امر به معروف و نهی از منکر و حسابِ اعمال خودمون، اسباب رضایت خداوند رو فراهم کنیم.
سال گذشته این روزها اعزام به خدمت مقدس سربازی بودم از از قافله عقب موندم، هیچ کدوم از دوستان هم به یادم نبودند که من هم ثبت نام عمره دانشجویی کنم. خودم هم نبودم که مثل سال های قبل به دیگران یاداوری کنم.
و الان، مژده، مژده که برای دیدن یار اسم نویسی شروع شده، بشتابید، توضیحات رو با دقت بخونید و ثبت نام کنید.
انشاءالله قسمت تون شد و مشرف شدید، یاد این حقیر هم باشید که به یاد اسیرا بودن ثواب داره.
یکی از زیباترین رسم و رسوم ما شیعیان برگزار کردن هیئت به تولی معصومین و تبری دشمنان شان و تجدید پیمان با آرمان های بلند اسلام است.
قسمت شد و برادر هابیل دعوت مون کرد منزل و با مداحی زیبایی بسیم چی، زیارت عاشورای دلنشینی خواندیم و به سوگواری تخریب بارگاه قبور امامان عزیزمان نشستیم... فایل صوتی گویای همه چیز است ....
آی اونایی که نبودید ان الانسان لفی خسر، الا الذین ....
ناز کن ناز،که دلها همه در بند تواند
غمزه کن غمزه که دلبر چو تو پیدا نشود
رخ نما تا همه خوبان خجل از خویش شوند
گر کشی پرده ز رخ کیست که رسوا نشود
آتش عشق بیزا، غم دل افزون کن
این دل غمزده نتوان که غم افزا نشود
چاره نیست بجز سوختن از اتش عشق
اتشی ده که بیفتد به دل و پا نشود
ذره ای نیست که از لطف تو هامون نشود
قطره ای نیست که از مهر تو دریا نشود
سر به خاک سر کوی تو نهد جان، ای دوست
جان چه باشد که فدای رخ زیبا نشود