سلام علیکم!
یه سلام مردونه و خیلی جدی برای شروع بی مقدمه یه صحبت خیلی جدی!
اواخر سال گذشته با توجه به تجربه های بسیار دوستانم و خودم درمورد خواستگاری رفتن و مشکلات عجیبی که سر راه بود، مطلبی نوشتم با عنوان: صحبتی با خانواده دخترخانم های دم بخت!
از خدا که پنهان نیست، از شما چه پنهون که حق به جانب و با توپ پر نوشته بودم، با اینکه آخرش سعی کردم بی طرف بشه متن! اما نتیجه چیزی شد بسیار نزدیک به حقیقت، البته حقیقتی واقع گرایانه...
یه هدیه 20.000 تومانی برای خرید از سایت باسلام برای شما خواننده گرامی: دریافت هدیه
متاسفانه و متاسفانه و متاسفانه دیدم چند تن از خواهرهای متاهل، باز هم متاسفانه... آمدند و نظرات ارزشمندی دادند از پسرهایی که من توصیف کرده بودم و اکنون همسرهای این خانم ها هستند... ولی با اما... ولی با امایی همراه هست این داستان..
می تونید نظرات مطلب " صحبتی با خانواده دخترخانم های دم بخت! " رو در قسمت نظرات آن (+) مطالعه کنید و سپس به ادامه مطلب بپردازید تا به خوبی متوجه منظور مطلب بشوید انشالله. البته به گونه ای ادامه پیدا می کند مطلب که اگر آن ها را مطالعه نکنید هم مسئله ای پیش نمی آید.
بله کجا بودیم؟ آها: بزرگوارانی نظر قرار داده بودند که ما با چنین پسرهای خوبی که شما توصیف کردید، دقیقا با همین ظاهری (مذهبی) که در مطلب بیان شده ازدواج کردیم... اما...
اما ایشان خلاف آنچه که در جلسات طولانی بین مان گفته بود عمل کرد:
الف: اما ایشان بر خلاف اعتقاداتی که به زبان بیان کرده بود اهل دورغ و غیبت و تمسخر است.
ب: اما ایشان بر خلاف اعتقاداتی که لسانا در جلسات خواستگاری گفته بود عمل کرد.
ج: اما ایشان به وعده هایشان برای خریدهای ازدواج و خرید خانه عمل نکرد.
د: اما ایشان اهل تلاش و کوشش برای رفاه و رزق و روزی خانواده نیستند.
ک: اما ایشان در جواب کار نکردن های خودش می گوید رزق و روزی ما همین قدر است!
ق: اما ایشان احترام من را نگه نمیدارد و تحقیر و توهین و تهدید به طلاق می کند!
و اماهای دیگر...
بی دینی در قابل روشنفکری: یا یک مدل دیگر، فردی که ظاهری بسیار مذهبی داشته ولی شرایط خلاف شرع عروس خانم را به راحتی قبول کرده است و الان باهم خوشبخت هستند! ( برادرشان در تعریف از ارزش صداقت این مثال را زده بودند که حتی این هم جای صحبت دارد و حدیث های آن را ذکر میکنم در ادامه انشالله) در زندگی ظاهری دنیا..
از دیگر دوستانم بصورت مجازی و حضوری پرسیدم و تایید کردند نظرات رو متاسفانه، و مجبور شدم دست به کیبرد ببرم برای یاداوری حق!
و اما جواب هایی دندان شکن و بدون تعارف با آقا پسرهای دم بخت و آقا پسرهای بکم بعد از دم بخت یا همان بعد از عقد: !
به ترتیب از بالا:
الف: غیبت و تمسخر به شدت در دین مبین اسلام نهی و مذمت شده است:
پیامبر صلى الله علیه و آله در حدیث گرانقدری می فرمایند:
اَلغیبَةُ اَسرَعُ فى دینِ الرَّجُلِ المُسلِمِ مِنَ الکِلَةِ فى جَوفِهِ؛
غیبت کردن در (نابودى) دین مسلمان مؤثرتر از خوره در درون اوست.
و همچنین در سوره مبارکه الحجرات، جزء ۲۶ می خوانیم:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا یَسْخَرْ قَومٌ مِّن قَوْمٍ عَسَى أَن یَکُونُوا خَیْرًا مِّنْهُمْ وَلَا نِسَاء مِّن نِّسَاء عَسَى أَن یَکُنَّ خَیْرًا مِّنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنفُسَکُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمَانِ وَمَن لَّمْ یَتُبْ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿۱۱﴾
اى کسانى که ایمان آوردهاید نباید قومى قوم دیگر را ریشخند کند شاید آنها از اینها بهتر باشند و نباید زنانى زنان [دیگر] را [ریشخند کنند ] شاید آنها از اینها بهتر باشند و از یکدیگر عیب مگیرید و به همدیگر لقبهاى زشت مدهید چه ناپسندیده است نام زشت پس از ایمان و هر که توبه نکرد آنان خود ستمکارند (۱۱)
و چه ختم فصل الختامی قوی تر از متن صریح قرآن و حدیث از پیامبر اکرم (ص)...!
و صد البته این دو حدیث قطره ای از ده ها حدیث در مورد غیبت و تمسخر هستند! و هرکس ادعای مذهبی بودن دارد و اهل اینهاست، به صراحت و با استناد به احادیث می گویم، شما مذهبی نیستید که هیچ، مسلمان هم نیستید!!!
شما می توانید حدیث های بسیار دیگری را درباره غیبت، در سایت آوینی، , چند حدیث درباره شوخی و تمسخر را در وبلاگ علمی مطالعه کنید.
..............................
ب و ج: در باب وفاع به عهد و پیمان و قول هم مطمئنا احادیث بسیار و آیه های قرآن را به خوبی به خاطر دارید، در قرآن کریم 32 بار در باره کلمه عهد و پیمان و وفای به آن تذکر داده شده است و در حدیث گرانبهایی از رسول اکرم صل الله علیه و آله، میخوانیم:
لادین لمن لا عهد له
آنکس که وفای به عهد و پیمان نکند، دین ندارد.
﴿/ بحارالانوار/ج٧٥/ص٩٦﴾
و همچنین در سوره الرعد در مورد مومنین می خوانیم:
الَّذِینَ یُوفُونَ بِعَهْدِ اللّهِ وَلاَ یِنقُضُونَ الْمِیثَاقَ ﴿۲۰﴾
همانان که به پیمان خدا وفادارند و عهد [او] را نمىشکنند (۲۰)
و مطمنئنا آن پسری که به عهد خود وفا نمی کند را نمی توان نه تنها مذهبی و حزب اللهی به شمار آورد، بلکه در مسلمان بودن او شبهه وارد است!!!
احادیث بیشمار دیگر را می توانید در سایت بولتن و صدای معصومین مطالعه کنید.
..............................
د و ک: در هیچ کجای دین مبین اسلام آورده نشده است که کار نکنید، چرا که رزق شما مشخص است و دو دستی در سبدی از آسمان برایتان می اندازند آن را!!
در این رابطه امام حسن عسکری (ع) فرموده اند : گرچه خداوند در نظام حکیمانه ی آفرینش ، ارزاق مردم را تضمین کرده است ولی مبادا اندیشه ی ضمانت خداوند رازق، مغرورتان سازد و شما را از انجام فریضه ی کار و کوشش باز دارد.
منبع : تحف العقول ،ص489
و همچنین رسول الله (صلی الله علیه و آله) می فرمایند:
اَلْعِبادَﺓُ عَشَرَﺓَ اَجْزاءٍ تِسْعَـﺔٌ مِنْها فی طَلَبِ الْحَلالِ
عبادت ده جزء است که نه جزء آن در کار و تلاش برای به دست آوردن روزی حلال است.
منبع: مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۱۲
و مگر در آن روایت نخوانده ایم که امام معصوم فردی را دائم در حال عبادت دیدند و تذکر دادند که ایشان چه زمانی برای رزق و رفاه خانواده تلاش کند و این عبادت به تنهایی قابل قبول نیست؟
و آیا نمی دانید کار برای رفاه خانواده ثوابی همانند جهاد در راه خدا دارد؟
احادیث بسیار دیگری در سایت آوینی، وبلاگ حدیث ، سایت رسولِ نور و تبیان، در تایید این موضوع قرار داده شده است که می توایند مطالعه کنید!
آیا اگر من و شما به این ها عمل نکنیم نه تنها مذهبی و حزب اللهی، حتی آیا می توانیم ادعای مسلمانی کنیم!!؟
دو جلسه سخنرانی زیر از استاد پناهیان برای اینگونه افراد کافی است، سخنرانی های بسیار جذاب و صریح در مورد وظیفه مومن در کسب روزی حلال و رفاه خانواده و جامعه ی او. پیشنهاد می کنم حتما آنها رو گوش کنید.
..............................
یه هدیه 20.000 تومانی برای خرید از سایت باسلام برای شما خواننده گرامی: دریافت هدیه
ق: بسیار متاسف هستم که باید حدیث هایی را در مورد احترام و محبت به همسر، این اصل روشن تر از روز بنویسم برای آن اقا پسری که همسر گرامیشان در مطلب صخبتی با دخترهای دم بخت، از بی احترامی های ایشان، دردل کرده بودند...
امام سجاد علیهالسلام در این باره می فرمایند:
وَ اَمّا حَقُّ الزَّوجَةِ فَاَنْ تَعْلَمَ اَنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ جَعَلَها لَکَ سَکَنا وَ اُنْسا فَتَعْلَمَ اَنَّ ذلِکَ نِعْمَةٌ مِنَ اللّهِ عَلَیْکَ فَـتُـکْرِمَها وَ تَرْفُقَ بِها وَ اِنْ کانَ حَقُّکَ اَوجَبَ فَاِنَّ لَها عَلَیْکَ اَنْ تَرْحَمَها؛
حق زن این است که بدانى خداوند عزوجل او را مایه آرامش و انس تو قرار داده و این نعمتى از جانب اوست، پس احترامش کن و با او مدارا نما، هر چند حق تو بر او واجبتر است اما این حق اوست که با او مهربان باشى.
منبع: من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 621، ح 3214
امام صادق(ع) می فرمایند:
من اخلاق الانبیاء حبّ النساء.
محبت نسبت به زن از اخلاق انبیاء است.
صدالبته این روایات بسیار اند، شما می توانید متن بسیار زیبایی را در باره محبت به همسر در سایت تبیان مطالعه بفرمایید.
کافی نیست این همه روایت و تاکید بر محبت و احترام به همسر و خانواده؟ آیا آن کسی که اینگونه نیست رسم مسلمانی می داند؟ صد البته که چنین فردی تنها ادعای مذهبی بودن دارد اما مسلمان هم نیست!!!
..............................
اگر بخواهم از این موضوعات بنویسم بسیار است، اما بهتر است در ادامه یک موضوع بسیار عجیب و رایج و بد را بررسی کنیم!!!!
بی دینی با ظاهر روشنفکری: متاسفانه بعضی از آقا پسرها هم به اسم مذهبی ها و تنها با ظاهری شبیه به این قشر، کارهای خلاف شرع می کنند و خودشان و اطرافیان شان هم آن را مبنی بر روشنفکری شان می دانند و نه سستی شان در دین.
و به این راحتی آبروی یک قشر بزرگ و معتقد برده می شود. مانند نظری که در مطلب صحتبی با دخترهای دم بخت گذارده شده بود در توضیح اهمیت تفاهم و صداقت... اما تفاهمی که به نشان از سستی در دیدن بود و لازم دیدم در مورد این قشر تذکری جدی بدهم.
آری بسیاری هستند که با ظاهری مذهبی و هشت من ریش!! ده مدل انگشتر مذهبی، به محض ازدواج از شب عروسی و رقصیدن های ده مدله!! شروع می کنند و از فردای آن روز هم در زندگی شخصی خویش از هر حریمی می خواهند عبور می کنند...
این ها هم جزء قشر مذهبی ها نیستند و بعید می دانم مسلمانی شان هم چنان چنگی به دلِ نامه ی اعمالشان بزند، وقتی با هر شرط غیر شرعی همسر و هر سبک غیر دینی زندگی می کنند.
اسلام به ذات خود ندارد عیبی
هر عیب که هست از مسلمانی ماست
انشالله تنها با عمل به واجبات و آنچه می دانیم، الگلوی یک مسلمان و بچه حزب اللهی واقعی باشیم و با اشتباهات شخصی و سستی در دین آبروی این سراچ منیر را خدشه دار نکنیم.
مطمئنا اگر من و شما، یک مسلمان پایبند و عادی هم باشیم، نه بیشتر حتی! جامعه ما بهشت خواهد شد.
انشالله به این ترتیب برای زندگی در جامعه آرمانی مان به رهبری امام زمان (عج) تمرین و عادت کنیم.
مطالب مرتبط:
بازنشر شده در: رجانیوز - عمارنامه - عرش نیوز - فردو نیوز - خیبرآنلاین - حریم یاس -
سلام علیکِ و علیکَ و علیکم!
بریم سر اصل مطلب! مهریه...
خیلی جمله مشهوری است، حتی بچه ها هم از برنامه های تلویزیونی شنیدند و می دونند این جمله کجا کاربرد داره...
اما این یه جمله نیست، این روزها شده خیلی چیزها:
شده دغدغه و نگرانی جوون ها
شده از مهم ترین صحبت های بیشتر خواستگاری ها
حتی شده ملاک خیلی از ازدواج ها
حتی شده ملاک ازدواج ها
حتی شاید شده ملاک و ضمانت خوشبختی جوون ها ...
یه هدیه 20.000 تومانی برای خرید از سایت باسلام برای شما خواننده گرامی: دریافت هدیه
حالا اینجا رو دقت کنید... اینکه اصل قضیه مهریه رو چه کسی مطرح کرده به کنار، اما چیزی که خیلی انگار در مقدارش تاثیر گذاره، چیزی مبهم و خیلی خیلی متغیر است!
یه اسم جالبی هم داره که توی بحث های دیگه اجتماعی هم مثل حجاب و پوشش، یا ساده زیستی و تجملات یا کلا سبک زندگی استفاده میشه، صداش می کنند "عرف" !
ئه چه جالب! این کلمه رو هم می دونستید شما! بله میدونم میدونید، اما تو مو میبینی و من پیچش مو...
خوب، حالا این پیچش رو یکم باهم برسیم کنیم، چطوره!؟ اون هم از اول پیج! دقیقا همون جایی که مورد فراموشی و غفلت و بی مهری! قرار گرفته؟
خوب چون موافق هستید ادامه میدم...
از قدیم ندیم ها رسم شیربها و جهیزیه و هدیه های قبل و بعد عروسی بوده، هرقوم و قبیله ای هم رسم و رسومی داشتند، بعضی هزینه های همه چیز نصف نصف هستند از اول تا آخر، بعضی ها جهیزیه را هم داماد میدهد، بعضی ها توافقی و بعضی ها ...
اما، همیشه از یه جایی به بعد داستان فرق میکنه (فرق کرد)، از اون جایی که صحبت از دستورات خدایی پیش میاد (پیش آمد) ، همان تنها دینی که بر اهمیت ازدواج، حقوق زن و مرد در ازدواج تاکید زیادی دارد و موضوع مهریه که شاید در فرهنگ های قبلی لزومی بر آن نبوده ( حتی در حد شیربها که به مادر گرامی داده میشده! یا هزینه ای که همین جوری به خانواده دختر پرداخت میکردند و دختر میشد برای آقا داماد و ... ) را در حد بالای علتِ صحت عقد و ازدواج مطرح می کند.
در این حد که اینگونه نقل می کنند: مهریه از نگاه شرع، حق زن است و وجه مهریه برای زن از شیر مادرش هم حلال تر است...
می بینم که خانم های خواننده خیلی خوششان آمد، اما صبر داشته باشید...
حالا اینگونه نقل شدن جمله بالا را هم بخوانید لطفا: اگرچه که مهریه از نگاه شرع، حق زن است و وجه مهریه برای زن از شیر مادرش هم حلال تر است، اما وقتی رقم مهریه آن قدر بالا باشد که از حد توان مرد خارج باشد و مرد بداند که توان پرداخت این میزان مهریه را ندارد، از نگاه شرعی اشکال به وجود می آید. حتی اگر خودش زمان عقد به این میزان مهریه رضایت داده باشد.
توجه: زیاد دنبال جهت گیری و هدف مطلب از زبان بنده نباشید، و طبق این آیه عمل کنید لطفا:
فبشرعبادالذین یستمعون القول ویتبعون احسنه (+)
پس بشارت بده به بندگانی که به سخن گوش فرامىدهند و بهترین آن را پیروى مىکنند اینانند که خدایشان راه نموده و اینانند همان خردمندان (+)
خوب ادامه صحبت مون...، کجا بودیم؟
آها دنبال یک ملاک دینی، برای موضوع مهریه که ماهیتا به وسیله دین مطرح شده و واجب برشمرده است.
البته فکر کنم قبلش وضع الان جامعه و یک نظر رو در مورد مهریه مرور کنیم به بهتر پیش رفتن موضوع کمک میکنه، بخصوص اینکه کمک می کنه شما خواننده گرامی، کمی بیشتر با دیدگاه نگارنده آشنا شوید...
در جامعه ای که امروز زندگی میکنیم، مانند دیگر امور که هرکسی برداشت خودش را از یک اصل مهم و دینی دارد، در مورد مهریه هم نظرها و عمل های مختلفی است:
خانواده هایی آن را حق دختر می دانند و تصمیم با دخترخانم است، بعضی نظر، نظر پدر یا مادر خانواده است، بعضی مقدار آن را مبنی بر میزان ارزش دخترشان که بسیار است میگذارند و بعضی منتظر مقداری از سمت خانواده داماد هستند که میزان اشتباق بی نهایت آنها را انعکاس دهد، بعضی هم معیارهای عددی دارند چون نام دختر خانم به حروف ابجد، چون تعداد یاران امام زمان و تعداد پیامبران و بعضی هم چهارده معصوم (ع) که در سطح ایمان به این اعداد و اعتقادات و عمل هم باز تفاوت بسیار است.
این توضیحات بالا می شود همان عبارت "عرف" که بالاتر از آن نام بردیم.
حالا آنچه نظر خانواده و پدر بنده و اطرافیان من است:
پدر و مادر بنده اعتقاد شخصی و خانوادگی شان بر این است که یک دختر خوب و مومن و خانواده دار و پخته و ... ، آنقدر ارزشمند و قابل احترام و توجه است که هرچقدر هم مهر ایشان کنی، فرضا 1000 سکه طلا، هم کم است و کم خواهد بود.
حال آنکه شاید خانواده ای نظرشان بر این باشد که باید هرآنچه ممکن است پشت قباله دخترمان باشد، که بلکه ارزشش در دیدگان دیگران بدرخشد...
یاد این سخن پدرم می افتم که در زمان جوانی و دقیقا دور و ور سن و سال من در آن روزگار به آن معتقد بوده است و امروزه به شکل امروزی تر بیانش را برایتان بالاتر نوشتم.
دختر اگر دختر خوب و ارزشمندی باشد یک فرقان!! (تعجب نکنید 25 سال پیش کم از نیسان آبی این روزها نداشته است) !! هم طلا پای آن دختر بریزی کم است و باید کوهی طلا پای او ریخت و اگر هم آن دختر خوب و با ایمان نباشد به اندازه یک فرقان... نیرزد...
نتیجه این سه حرف و تصویر می شود نا معادله ناجوانمردانه ای که اگر فاکتور سومی در آن قرار نگیرد می شود دومعادله و سه مجهول....
منظور از فاکتور سوم، همان فاکتور اصلی و ریشه ی مهریه است
داخل پرانتز:
( از نکته های تلخ و دوست نداشتنی این بحث به این اشاره کنم که در این میان، عملا اخلاق و ایمان خواستگار و معیارهای دختر خانم و پسندیده شدن هایی که معمولا با معیارهای بسیار متعالی هستند انگار به فراموشی سپرده می شود.)
حالا برویم سراغ اصل مطلب. مهریه! البته آن فاکتور سوم، یا شاد آن فاکتور اول فراموش شده...
و آن مهریه مذکور در اسلام عزیز است.
مهریه ای که همچون بسیاری دیگر از احکام دین در قرآن کریم به آن دستور داده شده و سپس توسط پیامبر (ص) و معصومین (ع) تبیین و تعریف شده اند.
هرچه بگویید سخنان فوق الذکر نظر شخصی بنده بوده است و شما نظر دیگری دارید حق با شماست... پس در این قسمت حدیث هایی را از معصومین ذکر می کنم تا انشاءالله با هم، نظرات خودمان را با این احادیث محک بزنیم و ببنیم کدام به حق نزدیک تر هستیم .
یه هدیه 20.000 تومانی برای خرید از سایت باسلام برای شما خواننده گرامی: دریافت هدیه
آنچه بیشتر به سمت خانواده دخترخانم ها برمی گردد:
. . . . . . . . . .
اَعظَمُ النِّساءِ بَرَکَةً اَیسَرُهُنَّ صَداقا
با برکت ترین زنان، کم مهریّهترین آنان است.
السنن الکبرى، ج 7، ص 235
. . . . . . . . . .
لا تُغالوا بِمُهورِ النِّساءِ ، فَإِنَّما هِىَ سُقیَا اللّه ِ سُبحانَهُ
در مهریه هاى زنان ، زیاده روى نکنید ؛ چرا که زنان ، در واقع ، باران خداوند سبحان اند.
. . . . . . . . . .
رسول اکرم (ص):
بهترین زنان آن است که مهرشان آسان تر باشد
. . . . . . . . . .
رسول اکرم (ص):
بهترین مهر ها آن است که سبک تر باشد
. . . . . . . . . .
رسول اکرم(ص):
أفضَلُ نِساءِ اُمَّتِی أصبَحُهُنَّ وَجها وأقَلُّهُنَّ مَهرا
بهترین زنان آن است که رویش خوبتر و مهرش کمتر باشد
بحار الأنوار : 103 / 237 / 25 منتخب میزان الحکمة : 254
. . . . . . . . . .
حضرت امام صادق(ع):
خوبی زن آن است که مهرش کم باشد و شومی زن آن است که مهرش گران باشد.
. . . . . . . . . .
رسول اکرم(ص):
مهرها را سنگین نگیرید مهر ومحبت را باید خداوند مهربان فراهم آورد پول و مال مهر ومحبت نمی آورد
امام صادق علیهالسلام :
أمّا شُؤمُ المَرأةِ فکَثرَةُ مَهرِها وعُقوقُ زَوجِها .
و از آن طرف به مردان چنین یاداوری می شوند:
رسول اکرم(ص):
هر کس زنی را با مهریه بگیرد، ولی در نیّت پلیدش قصد پرداخت مهریه را نداشته باشد، روز رستاخیز در قیافه زناکاران می آید.
کنز العمّال-ج16--ص323
امام علی (ع):
هر کس در مورد پرداخت مهریه به زنش ستم کند، که بوسیله آن زوجیّت او مباح گردیده، گرفتار زنا شده است.
بحار الأنوار- ج103 -ص 352
امام صادق (ع):
مردی که زنی را به همسری می گیرد، و قصد پرداخت مهریه او را ندارد، عمل او حکم زنا را دارد. وسائل الشیعه - ج 15- ص21
. . . . . . . . . .
همچنین در مورد مهریه خلاف عرف که می گویند شان فامیل ما اینگونه است، چیزی نداشته و فقط در مورد نفقه و خرجی دختر خانم داریم که باید در شان خانواده ایشان باشند که در اصل با رعایت هم کفو بودن دختر و پسر در موقع ازدواج این موضوع عملا حل شده است.
. . . . . . . . . .
آنچه از قرآن کریم می توان استنباط کرد:
. . . . . . . . . .
قرآن کریم، با لطافت و ظرافت بى نظیر مى فرماید: «وَءَاتُواْ النِّسَآءَ صَدُقَـتِهِنَّ نِحْلَةً .
کابین زنانِ را [که به آنها تعلق دارد و] عطیه اى است از شما به آنها، به خودشان بدهید» .
در این آیه کوتاه، به سه نکته اساسى اشاره شده است :
یک. از مهریه، با نام «صدُقه» یاد شده ، از مادّه «صِدق» بدان جهت که نشانه صداقت و راستین بودن علاقه مرد است .
دو. الحاق ضمیر «هُنَّ» به «صدُقات»، اشاره به آن است که مهریه، به خودِ زن تعلق دارد ، نه پدر و مادر وى، و به اصطلاح، «شیربها» نیست .
سه. کلمه «نِحله»، به روشنى دلالت دارد که مهریه ، در واقع ، چیزى جز هدیه و پیشکش مرد به زن نیست
به نظر می رسد به نوعی حق انتخاب بایستی براساس عقده و نظر زوج باشد تا ملاک هایی همچون نظر مطلق! پدرومادر و آن هم براساس شاءن اشتباه جا افتاده و نادرستی که قبلا در این مطلب توضیح آن را دادیم.
. . . . . . . . . .
خداوند در آیه 27 سوره قصص مهریه دختر شعیب (ع) که به عقد حضرت موسی (ع) در آمده بود ، کارکردن حضرت موسی (ع) به مدت هشت تا ده سال بیان می کند.
چرا این را مانند مهریه در نظر میگیرم؟ چرا که این مبلغ در اختیار همسرش قرار گرفته است، وی سپس با گله ای از گوسفندان که از آن همسرش بود از مدین کوچ می کند.
. . . . . . . . . .
سنت پیامبر:
. . . . . . . . . .
پیامبر(ص) حضرت فاطمه (س) را در برابر یک زره حطمی که سی درهم ارزش داشت به علی تزویج کرد.(کافی ، کلینی ، ج 5 ، ص 377)
باید گفت که هر ده درهم یک سکه دینار بود. پس سی درهم به اندازه سه دینار زر بود که از سوی پیامبر(ص) و امیرمومنان علی (ع) به عنوان مهریه قرار داده شده بود.
همچنین این مبلغ در آن زمان مبلغ کمی نبود چرا که ضروریات زندگی با آن تهیه شد.
چه بسیار به جاست که تذکر بدیم که چه شاءنی بالا تر از خانم فاطمه (س)... و به نظر می رسد اگر طبق سنت پیامبر میخواهیم عمل کنیم، ملاک های شان دختر خانم ها موارد دیگری جز مهریه باید در نظر گرفته شود.
. . . . . . . . . .
نتیجه:
. . . . . . . . . .
با توجه به موارد بالا که کاملا احادیث و آیات قرآن را شامل می شدند، به نظر می رسد، مهریه مناسب مهریه ایست که شوهر امکان پرداخت و اداء آن را داشته باشد. توافقی بر اساس اعتماد و بر اساس ملاک های اخلاقی و ایمانی طرفین باشد.
و باید به خاطر داشت موارد ازدواج همه از جمله اموری هستند که در هر زوج نسبت به زوج های دیگر به سبب تفاوت بسیار اخلاقی، ایمانی، مادی، خانوادگی و فرهنگی، متفاوت است و نباید با ملاکی اشتباه به نام "عرف" برای همه نسخه ای یکسان پیچید!
. . . . . . . . . .
در پایان مطلب:
به امید آنکه شروع زندگی های ما، زندگی های ما و حیات و ممات ما قدمی هرچند کوچک برای ظهور امام عصر (ع) باشد ...
مطالب مرتبط:
باز نشر شده در:
مشرق - عمارنامه - فرهنگ نیوز - عرش نیوز - ویستا - شهدای کازرون -
مطمئنا اگر شما هم دنبال همسری مناسب باشید، در افکار خودتون دنبال پاسخ این سوال بوده اید که کدام یک از معیارها اولویت بیشتری دارند. با چه دختری ازدواج کنیم؟ زیبا؟ پولدار؟ دیندار؟ با اصل و نصب؟
این روزها به این نتیجه رسیدم ازدواج هرچند خیلی ظاهرا پیچیده است، اما با رعایت تعالیم دینی و دستورات خداوند این معادله چند مجهوری بسیار راحت شکسته و حل می شود.
چه مسائل مالی، چه اخلاقی و ایمانی و چه ظاهری و باطنی...
یه هدیه 20.000 تومانی برای خرید از سایت باسلام برای شما خواننده گرامی: دریافت هدیه
یکی از این تعالیم دینی که با دقت بسیار بالا میونیم معیارهامون رو بالانس کنیم، ینی با رضایت خداوند هماهنگش کنیم این حدیث عزیز است:
پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله) :
با زن به خاطر چهر چیز ازدواج می شود : مال و ثروتش ، زیبایی اش ، دینداری اش و اصل و نسب خانواده اش ؛ و تو با زنان متدین ازدواج کن.
. . . . . . . .
عن النبی صلى الله علیه و آله و سلم:
من تزوج امراة لمالها وکله الله الیه، و من تزوجها لجمالها راى فیها ما یکره، و من تزوجها لدینها جمع الله له ذلک.
واقعیتش نمی دانم چه شده بود فراموش کرده بودم این محتوای خوب را که بزرگوارانی با تجربه تهیه کرده اند را در وبلاگم قرار بدهم!؟ محتوایی در مورد صحبت هایی که لازم است در جلسات خواستگاری صورت بگیرد.
در قسمت نظرات مطلب قبلی که " صبحتی با خانواده های دخترهای دم بخت! " بود متوجه شدم که گویا انتخاب های نادرست و غیر دقیق از علت های تلخی های زندگی های مشترک است. انتخاب هایی که با چند جلسه صحبت دقیق و حساب شده شاید صورت نمی گرفتند.
طی این چندسال اخیر در اینترنت و حتی سایت های بسیار خوب و مذهبی و فروم های مشاورها سوال های بسیاری را جمع آوری کرده بودم، اما در نهایت نتیجه ای که گرفتم این بود:
مطالعه یک سری کلیات در مورد سوالات خواستگاری ( با معیارهای دینی اخلاقی و اجتماعی ) بعلاوه مشوت با خانواده و اطرافیان ( افراد متعهد و متاهل و با تجربه ) برای اینکه بدانیم چه صحبتی هایی را باید در جلسات خواستگاری مطرح کنیم، کافی است. و آنها را در این سری مجله های دو صفحه ای در مسیر آرامش پیدا کردم که در اینجا در اختیار شما مومنین و مومنات قرار می دهم.
به نظرم طبق فرمول پایین اینها کاملا کفایت می کند برای شروع و انتخاب یک همسر مناسب انشاءالله.
یه هدیه 20.000 تومانی برای خرید از سایت باسلام برای شما خواننده گرامی: دریافت هدیه
انشاءالله مطالعه اینها بعلاوه
تعقل و تفکر در مورد مسائل مطرح شده با توجه به شرایط و علایق شخصی شما
و مشورت و هم فکری با خانواده که مهم ترین پشتوانه و مشاور شما هستند
و مشورت با خیرخواهان و دوستان متعهد، با ایمان و متاهل ترجیحا
و در نهایت و بالاتر از اینها توکل به خداوند کریم
شما را در انتخاب همسری شایسته یاری کند.
پیشنهاد می کنم تمام هشت صفحه ی مجله را مطالعه نمایید تا در تفکر و تعقل به شما دیدی بازتر بدهند و بتوانید با معیارهای خوبی سوالات تان را طراحی و مطرح کنید.
می توانید چهار مجله ی "در مسیر آرامش" را از اینجا دریافت نمایید:
مطلب مرتبط:
منتشر شده در:
عمارنامه -
این روزها اطرافم و در بین دوستان و همکارانم می بینم که وقتی پسری با ظاهری مذهبی برای خواستگاری به خانه دیگران می روند، با سختگیری های بسیاری روبرو می شوند.
اکثر سخت گیری هایی که به امور مالی برمیگردد، از شغل و درآمد کافی گرفته تا خانه و ماشین...
و معمولا این داستان در موضوع مهریه سرباز میکند، مستقیم یا غیرمستقیم. البته با بهانه ای بسیار جالب و قابل توجه، که دوست دارم در این مطلب خیلی ساده و حدیث محور آن را پاسخ دهم.
یه هدیه 20.000 تومانی برای خرید از سایت باسلام برای شما خواننده گرامی: دریافت هدیه
* بهانه به زبان های مختلف:
- دختر نیاز به پشتوانه دارد و مهریه پشتوانه دختر خانم هاست
- در این جامعه که نمی شود به هرکسی اعتماد کرد دختر باید پشتوانه ای قوی داشته باشد
- عروس یا دختر قبلی یا دخترخاله دایی عموی دخترمان مهرش این میزان است و مگر ارزش دختر ما از او کمتر است..... و بسیار بهانه های دیگر که در مطلبی که با عنوان "مهریه بر علیه مهر" به زودی منتشر خواهم کرد بررسی میکنم
اما در این مطلب به دوتا موضوع بالا بپردازم: آیا پسری که قرار است تمام جوانی و عمر و حتی سلامتی خویش را برای کار و جهاد برای آسایش خانواده اش صرف کند نیاز به چنین دستبندهایی دارد که نکند خطا کند؟
آهان! دقیقا همان سوالی را می خواهم جواب دهم که در ذهن شما بعد از خواندن جمله بالا به ذهن تان رسید! اینکه همه ی پسرها که اینطور نیستند، این همه تجربه تلخ در اطراف ما به شکل های مختلف هست!
جواب به راحتی در این سه حدیث نهفته است، حدیث ها را با توضیحی خیلی کم، ذکر می کنم تا شما خواننده گرامی آنرا جمع بندی کنید، مطمئن هستم جمع بندی شما می شود دقیقا همان پاسخی که من میخواهم بدهم.
پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله) : وقتی کسی که به خواستگاری می آید و اخلاق و دین اش مایه رضایت است به او زن دهید که اگر چنین نکنید ، فتنه و فساد زمین را پر خواهد کرد (نهج الفصاحه ، ح247)
پیامبراکرم( َص )می فرمایند:
«هرگاه خواستگاری آمد که در مورد دین و اخلاقش ، او را می پسندید، جواب رد به او ندهید.»
خوب می گویید چگونه به این آقا پسر اعتماد کنم؟ در اصل طور به ظاهر مذهبی و معتقد ایشان اعتماد کنم و بدانم اخلاق و اعتقادات ظاهری و باطنی او یکی است؟ می گویید فلانی هم مذهبی بود ولی ما از او چنین و چنان دیدیم...
در پاسخ امام علی(ع) در این باره میفرماید: «إِنَّ الْحَقَّ لا یعرَفُ بِالرِّجالِ، اِعرفِ الْحقَّ تَعرِف أهلَهُ؛ حق به شخصیتها شناخته نمیشود. خودِ حق را بشناس تا پیروان آن را بشناسی» («مجمع البیان»، ج 1، ص 211)
دقت کنیم که در این حدیث، سنگ محک، حق است و نه دیگرانی که شاید ظاهری مذهبی داشته اند و حتی شاید فقط دعای مذهبی بودن. چه خوب است معیار حق واقعی باشد و افراد را با خودشان و حق محک بزنیم.
یه هدیه 20.000 تومانی برای خرید از سایت باسلام برای شما خواننده گرامی: دریافت هدیه
مطمئنا اگر روزی خانواده هایی که دختران دم بخت دارند، اینگونه و با چنین معیاری و با چنین شناختی از حق تصمیم بگیرند دختر خود را همسر دهند، بسیار از سخت گیری های حال حاظر، چه در خانواده های بسیار مذهبی و چه در خانواده های کمتر مذهبی؛ کاسته خواهد شد. چون بهانه دقیقا یکی است، همان که قبلا ذکر شد.
صحبت از همان معیاری می کنم که در آن از قول خداوند کریم وعده رزق و روزی برای زوج های جوان و فرزندان شان داده شده است، همان معیاری که در آن از پسندیده ترین کارها فراهم کردن وسایل ازدواج جوانان است.
در پایان هم حدیثی برای آرامش قلب آن پدر و مادرهای دلسوز عرض کنم تا انشاءالله خوب بر قلب و جانشان احساس آرامش کنند:
امام حسن (ع) می فرمایند: زوجّها من رجل تقی، فانّه إن أحبها اکرمها و إن أبغضها لم یظلمها. دختر خود را به ازدواج جوان متقی و پرهیزگار در آور؛ زیرا چنین شوهری اگر همسر خود را دوست بدارد، او را مورد اکرام و احترام قرار میدهد و اگر هم احیانًا بر او خشمناک شود زن را مورد ظلم و اذیت قرار نمیدهد.
و چه چیزی بهتر از چنین پشوانه های قوی و معتبری که خداوند کرم و معصمومین علیهما السلام آن را ضمانت کرده اند...
بازنشر شده در سایت ها و پایگاه های خبری:
فرهنگ نیوز - عمارنامه - عرش نیوز - نظرآباد آنلاین - طرح حکمت . - یزد فردا - مفید نیوز - کوثر بلاگ - وبلاگ بسیج داانشجویی- افسران - حریم یاس - آی ار اکسپرت - اردوپ - سیمرغ - خبرفارسی - قطره - ویستا - کمیاب
سلام علیکم
توی شبکه اجتماعی ها داشتم اسکرول موس رو نرمش میدادم که دیدم بزرگواری نوشته اند بهترین شغل برای خانم ها فلان کار است چرا که این مزیت ها را دارد...
ایشان اگر اشتباه نکنم مهندس و شاغل هستند، در نتیجه ذهن ایشان شرطی است به اینکه: حالا که زن باید کار کنه این کار بهتره و اون کار نه، خوب نیست.
اما دید من به این قضیه کاملا متفاوته و بعد از چندین ماه مشورت و مشاهده و تفکر و مطالعه به این نتیجه رسیدم که یک زن، برای کار کردن در بیرون از خانه خلق نشده، حالا بماند جامعه ای مثل تهران و شهرهای بزرگ که خودشون مشکل اصلی هستند برای بنیاد خانواده!!
البته کشفی که در پاراگراف قبل ذکر کردم کشف جدیدی نیست چراکه بسیاری از احادیث و نقلیات علماء و بزرگان دین این موضوع رو تایید میکنند و حتی این مشاورین درس خوانده در مکتب های غربی هم کمتر تلاش میکنند برای رد اون مگر اونها که خیلی روشنفکر هستند!!!
به نظرم خانه داری و مادری و تربیت فرزند والاترین شغله برای یک خانم، یه خانم نباید توی استرس و فشار کاری قرار بگیره و اصل جایگاهش توی خانواده تحت تاثیر قرار بگیرد.
یه هدیه 20.000 تومانی برای خرید از سایت باسلام برای شما خواننده گرامی: دریافت هدیه
در سبک زندگی ای که ما بهش نیاز داریم زن ستون اقتصادی نیست، ستون آرامش و رسیدگی به خانواده و تربیت یک نسل، یک عالم، یک دانشمند، سیاست مدار و... هست.
در سبک اشتباه رایج الان زن نهایتا میتونه بشه وزیر و سفیر و اینها در حالی که همان ایشون میتونه مثل خیلی از مادرهایی که من اطرافم میبینم یک سفیر تربیت کنه با چه ایمان و خانواده ای، یک حسابدار تربیت کنه، یه معلم و یک فنی کار حرفه ای و یه خونه پر از آرامش و امنیت...
بهترین شغل برای مادرها مادریه، مگرنه که بهشت زیر پای مادران است، مگرنه اینکه جهاد زن در خانواده است، مگرنه اینکه از دامن زن مرد به معراج میرود...
پ ن: این صحبت امام خامنه ای همیشه توی گوشم میپیچه که گفتند، هیچ کاری نیست که خانمی اون رو توی جامعه زمین بذاره و مردی نباشه که برداره و انجامش بده... اما مادری کار هیچ مردی نیست، یه مرد هیچ موقع *نمی تونه مادر (با تمام تعاریف بزرگ و متعالی ش) باشه
پ ن: ما بچه مذهبی ها، نیاز به بازیبای خودمون داریم، توی این زندگی ماشینی و شهری، سخت درگیر مادیات شدیم، ذهن مون شرطی شده به چیزهایی که خلاف مکتب و شرع مون هست. ای کاش بتونم و وقت کنم و بیشتر بنویسم، برای موضوع هایی چون گرانی و وظیفه و رفتار یک بچه حزب للهی ، چه در کلام و چه عمل، قناعت بزرگترین گنج، صبر و توکل، بخشش و انفاق، دستگیری از هم نوع و ...
بعد از شروع یک زندگی جدید و دونفره برای جوانان، از همین ترین مسائل داخلی خانواده فرزند و تربیت فرزند است که این روزها، در مشغله ها و روزمرگی های خانواده های جوان مورد غفلت قرار می گیرد. غفلتی که به دوسه سال نکشیده گریبان گیر خودشان می شود.
حال بذارید از این دریچه مشکل را بررسی کنیم، آن روزها که پدر سالاری بود، حکم آنچه پدر گوید بود، اسباب بازی و تنقلات آنچه پدر بخرد و گردش آنجا که پدر ببرد و .....
اما از آنجا که پدر و بخصوص مادرها در ابتداء جوانی دوست دارند برای فرزندان خود سنگ تمام بگذارند، هر چه دم دستشان می رسد برای فرزند عزیزتر از جانشان می خرند و حتی هرچه آن بچه - که هنوز به بابا میگه باما!- میخواهد و به گریه می گوید هم تهیه می کنند.
در بهترین شرایط این مسئله هم خوب در نظر می گیریم . اما داستان از آنجا شروع می شود که فرزند دوپای رفتن و یک زبان خواستن را در اختیار می گیرد و اینجاست که دلسوزی اشتباه مادر و بعد پدر با دادن پول به فرزند آغاز می شود...
در این شرایط روزانه بیش از هزار تومان خوراکی، هرچند روز یک بار برنامه کودک یا انیمیشن با قیمت دو هزار تومان و هفته ای حتی یک بازی کامپیوتر و یا پلی استیشن به قسمت دو تا پنج هزار تومان، توسط فرزند و یا به اصرار او برای ایشان خریداری می شود!
اما این موضوع یک راه حل ریشه ای دارد، برگشتن به سنت و حتی به شرع! همان داستان پدر سالاری که ابتداء متن گفتم، اینکه از کودکی به فرزند بیاموزیم که همه چیز باید با اجازه بزرگ تر خانواده که در اینجا پدر است باشد.
یه هدیه 20.000 تومانی برای خرید از سایت باسلام برای شما خواننده گرامی: دریافت هدیه
این دو نتیجه خوب دارد، یکی اینکه پدر همیشه با اخبار خوب وارد می شود و اصلا اخبار خوب، سرگرمی و شادی فرزند از طرف پدر است. دوم اینکه احترام به پدر و جایگاه ایشان از کودکی برای فرزند تثبیت می شود. تثبیتی با هدیه ها، بازی ها و گردش های مناسب و به موقه که توسط پدر در نظر گرفته می شود.
دقت داریم که در شرع مقدس اسلام فرزند در هفت سال اول با وجود پدرسالاری که توضیح دادیم مورد توجه قرار می گیرد و خواسته های او در راه درست هدایت و سپس رفع می شود.
بعد از رسیدن به سن هفت سالگی با توجه به اینکه قوه درک و فهم او قوی شده این کنترل بیشتر می شود و علت آن نیز به صورت قابل فهم و زیبا برایش توضیح داده می شود، مثلا خوب است پس انداز را در این سن به فرزند آموزش بدهیم. یعنی مثلا هزینه را به او بدهیم و بگوییم بهتر است جمع کنی آن چیز بهتر را بخریم بجای این.
بعد از اینکه سن کم کم بالا می رود او وزیر و مشاور است در خرید، دست ش را می گیریم و باهم به خرید می رویم، دیگر او نیز نظر میدهد تا چیزه بهتر و مناسب تری خریده شود. راهنمایی اولیه با شما، نظر از او و تصمیم نهایی برآیند این دو.
و بعد از انشاءالله طی کردن این مراحل شما فرزندی را تربیت کرده اید که هرچقدر به او پول توی جیبی بدهید، با کمی سبک و سنگین کردن هم درست نیازهای واقعی خود را، رفع می کند و هم مقداری را پس انداز می کند.
البته مطمئنا کلیات بالا جزئیات بسیار دقیقی را می طلبد که با کمی جستوجو در تجربه بزرگ ترها، در روایت ها و سیره علما به راحتی می توان به آن گنجینه ها دست پیدا کرد.
پ ن 1: این متن حاصل مشاهده دو نوع تربیت ذکر شده بود، فرزندی که در ده سالگی هر لحظه با گریه و خواهش و تمنا هم که شده هزینه مواردی که گفتم را هرموقه می خواهد تهیه می کند!! و دیگری همکلاسی و فامیل دور او که همواره با دایی خود به خرید می رود، خریدی که با اجازه پدر و مشورت دایی همراه است. مطمئنا تفاوت این دو نوع تربیت کاملا مشخص و روشن است. حتی در نوع خرید، اولی بازی های خیلی خشن و با صحنه های غیرمناسب برای سن خودش تهیه می کند و دومی بازی های هیجانی و فکری که با پیشنهاد دایی و تایید خودش تهیه می کند.
پ ن 2: بله اینقدر تفاوت از بین تربیت با تربیت. حتی بیشتر، انشاءالله بتوانم در حد تجربه های خودم و تجربه های بزرگ ترهایم بنویسم.
یک نکته شرعی: فروش جنس بنا به حکم برخی از مراجع به کودک نابالغ شرعا مشکل دارد.