آسمان مال آن هاست

وب سایت حسین محمدی نصرآبادی

آسمان مال آن هاست

وب سایت حسین محمدی نصرآبادی

ازدواج هنداونه ی زیر بلغ من و شما

ازدواج یک هندوانه است که زیر بغل همه میگذارند

که بگن بزرگ شدی

که تازه با رعایت تقوا میتونه بزرگ شدن رو تمرین کنه


قبلشم یه پا یه پا باید تقوا پیشه کنه

همون قضیه نصف و اینها رو میگم


مرغ هم یک پا داره

حرف مرد هم یکیه

خدا هم یکیه


پرتقال فروش؟


رکود مرگ است و مرگ نابودی هستی

رکود مرگ است و مرگ در دنیای مادی و روزمرگی امروزه، نابودی و به نیستی رسیدن

از دنیا و آخرت صحبت نمیکنم، از همین دنیای اول صحبت میکنم، دنیایی که ما همه گرفتار روزمرگی های شهرنشینی و زندگی ماشینی اش شدیم...

مرگی که هستی آدم را به نیستی تبدیل میکنند و هست هایی که میتونند باشند رو نمی باشند...


امشب بعد از جلسه کاری رفتم دفتر یکی از دوستان، کار خاص و مفیدی نکردم، اما آنها چون هفته بسیج بود شدیدا گرم ست کردن و مرتب کردن وسایل و شارژ آنها بودند، فقط صحبت بود از کار و سایت و بحث تخصصی و آخر هم شام و بگو بخند از خاطرات رفاقت اینترنتی و آنچه مایه مزاح است


در راه منزل احساس خوبی داشتم، فقط بخاطر اینکه با شب های دیگه فرق داشت، فضا فرق داشت و کمی آب و هوا عوض شده بود، بعد کار خانه نبود و میز و سیستم خودم و آخرش خواب....


بعد یاد مدیرمون افتادم که مثل قدیم های پدرم شرق و غرب تهران رو زیرپا میگذرونه در روز تا به جلسه و کار و کلاس و همایش و .... برسه، خسته نمیشه؟

نه نمیشه، چون این تحرک و تنوع خیلی شادی بخشه، ذهن رو باز میکنه و لبخند رو راحت...


خیلی از ماها زندانی های در بند انفرادی خودمون هستیم، اینقدر خودمون رو محدود به میز خودمون و اتاق خودمون میکنیم که از دنیایی زندگی دور میشیم، فکر میکنیم الان آنلاین نباشیم و هی صفحه فلان سایت و شبکه اجتماعی رو بالا پایین نکنیم و یا کاری در کامپیوتر مشغلوش نباشیم مفید نیستیم، در صورتی که زندگی بعد حقیقی ش رشد و تعالی روحی و عاطفی داره...


هرچقدر بیشتر فعالیت کنیم بیشتر ظرفیت هامون و شخصیت مون رشد می کنند و هرچقدر بیشتر با افراد مختلف در ارتباط باشیم، روح و عاطفه و فکرمون بازتر میشه و شاداب تر میشه، جنب و جوش جسمانی هم شادابی جسم میدهد و خستگی شیرینی که شب میرسی خونه از هوش میری و لذت مرگ آروم و راحت رو هرشب تجربه میکنی....


و همه این ها به کمک رشد معنوی و تخصصی (+)، موفقیت میاورد و رضایت و بلعکس.

یا دیکتاتوری باید باشه یا دیکتاتوری

یا باید دیکتاتور باشی

یا تحت سلطه دیکتاتور

ولاغیر


پ ن: ترخیص شده از کتاب قوانین فلسفی فیزیکی همایونی!

کاتالیزور واکنش علم بهتر است یا ثروت

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

نصحیت

این روزاست که درک می کنم وقتی بزرگ تری نصیحت می کنه، چقدر خیرم رو می خواد که اینقدر به خودش زحمت میده و اذیت میشه تا نصیحت و راهنمایی م کنه.


پ ن: البته از وقتی ادم میاد نصیحت دیگران رو ارزش قائل بودم و ناراحت نمیشدم.


پ ن: ای کاش دیگری هم همین طور بود و کمی به فکر خودش...

تحلیل جمله کار اونیه که خدا جور کنه از منظر دین و اعتقادات دینی

سلام علیکم


پدر -خدا حفظ شان کند- بارها عرض کردند و می کنند که "کار اونیه که خدا جور کنه" ... و خودشون در عقیده و عمل بهش پایبند هستند.

من و ما هم آموزندگان این درس در تئوری و عمل ...

شخصا این موضوع رو با تمام وجود لمس کردم، اینکه کار اونیه که خدا جور کنه، چون هرچی دارم الان و هرچی هستم دونه دونه از خدا خواستم، خدا هم یکی دوتا گذاشته روش، یا بهترش رو بهم داده، اون هایی هم که نداده اینقدر کم هستند در مقابله داده که بحساب نمیان، حالا بماند یه دنیا حکمت و خیری که پشت ندادن شون بوده.


مسئله اینه که این فقط یه جمله نیست، این یه کتابچه اعتقادی مذهبیه، چطور؟ اینطور:

کار اونیه که خدا جور کنه 


1- اشاره به این دارد که در جور کردن کارها خدا یکی است و این نشان از توحید اقتدار خداوندی دارد که این موضوع نیز از توحید وجودی خدا است.


2- بعد از مسئله توحید به مسئله توکل بر خدا اشاره شده که با توجه به آیات قران مومنین و مومنات بر خدا توکل می کنند در نتیجه معتقد بودن به این جمله، ملزوم ایمان داشتن به خداست.


3- با توجه به آیات قرآن مومنین بعد از مشورت با اهل صلاح و تصمیم کار و اقدام به آن- تلاش برای انجام آن- ، به خداوند توکل می کنند، که این موضوع نشان از لزوم پویایی و نشاط و تلاش در مومنین و مومنات دارد.


4- با تکیه و تاکید بر قسمت اول جمله و با توجه به توحید و اقتدار بدون نظیر خداوند، متوجه خواهیم شد که کاری "کار" خواهد بود که توسط بزرگ ترین قدرت و حکیم ترین حکیم جور شود و در این صورت نهایت خیرات و برکات را خواهد داشت.


پ ن1: در جور شدن کارها توسط خداوند وظیفه مومن تلاش و توکل است و ممکن است این امر را خدا به وسیله مومنین دیگر -وسیله خیر- برای شخص انجام دهد.


پ ن2: در نظام خداوند باید همواره خدمت گذار خداوند بود و انشاءالله همیشه در حال خدمت کردن در این نظام باشیم و باشم.


پ ن3: کار اونیه که خدا جور کنه ....

آنان در کفر یار دیگر هستند و ما در جهاد و دین خویشاوند یکدیگر

خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم می فرماید:


وَالَّذینَ کَفَرُواْ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاء بَعْضٍ إِلاَّ تَفْعَلُوهُ تَکُن فِتْنَةٌ فِی الأَرْضِ وَفَسَادٌ کَبِیرٌ


وَالَّذِینَ آمَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَالَّذِینَ آوَواْ وَّنَصَرُواْ أُولَئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَّهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ کَرِیمٌ


وَالَّذِینَ آمَنُواْ مِن بَعْدُ وَهَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ مَعَکُمْ فَأُوْلَئِکَ مِنکُمْ وَأُوْلُواْ الأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِی کِتَابِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ


به این معنی لغوی که:


و کسانى که کفر ورزیدند یاران یکدیگرند اگر این [دستور] را به کار نبندید در زمین فتنه و فسادى بزرگ پدید خواهد آمد


و کسانى که ایمان آورده و هجرت کرده و در راه خدا به جهاد پرداخته و کسانى که [مهاجران را] پناه داده و یارى کرده‏اند آنان همان مؤمنان واقعى‏اند براى آنان بخشایش و روزى شایسته‏اى خواهد بود


و کسانى که بعدا ایمان آورده و هجرت نموده و همراه شما جهاد کرده‏اند اینان از زمره شمایند و خویشاوندان نسبت به یکدیگر [از دیگران] در کتاب خدا سزاوارترند آرى خدا به هر چیزى داناست

.......


- نسبت یاری بعد از موفقیت یا شکست تمام خواهد شد، اما نسب خویشاوندی همیشگی و پایدار  است.

- مومنین متحد مانع فتنه و فساد هستند.


- و بر ما سزاورتر است جزئی از مومنین باشیم .... اتحاد قلبی و معنوی و نمودش در دنیای مادی.