آسمان مال آن هاست

وب سایت حسین محمدی نصرآبادی

آسمان مال آن هاست

وب سایت حسین محمدی نصرآبادی

ساندیس خور هم ساندیس خورهای قدیم !

سلام علیکم


باید به خودمون یه نهیبی بزنیم، ساندیس خور هم ساندیس خورهای قدیم ! نگاه کن برادر:

ببین این ساندیس های حلال چه کرده با این بنده خدا، احتمالا ما مشکل داریم که این ساندیس ها درجه حرارت غیرت خون مون رو در مقابل بی احترامی به بزرگ ترین و مهم ترین اعتقادات مون، پایین میاره، بجای اینکه بالا ببره !!

بهتره بیشتر حرمت این خون ها رو نگهداریم، که یهو اگر  فردا اومد و این جانباز و اون شهید گفتند، تو ساندیس جمهوری اسلامی رو خوردی، ما هم ساندیس جمهوری اسلامی رو خوردیم، ما از جان خود گذشتیم، اما تو از چه گذشتی؟ بی پاسخ نمونیم و شرمنده خون شهدا نشیم!


با تغییر از آهستان

در بهشت زندگی می کنید و کفران نعمت ...؟؟!! در مذمت اور یونی!

سلام بر بندگان خدایان یکتا !!!


اری صاعقه نشانه ایست از نشانه های خدای اگر پول بدهید و به حق خود نیاندیشید. (آیه 13 از سوره ذلت از کتاب سکوت در مقابل حق خوری، نازله در روز روشن)


با ریزش صفرویک های صفحه کلید خویش انجام وظیفه می نمایم تا شما را آگاه کنم از آنچه که آن به!

چرا کفران نعمت میکنید در حالی که در جایی تحصیل می کنید که آموزش الکترونیکی اش در آسمان هفتم ولایت ظلم قرار گرفته است و هر روز و ناروز بر آنتن های مهر و محبت ش صاعقه می خورد!


جایی که فرشتگانی بر آن گمارده شده اند، فرشتگانی چون عزرائیل اعزم که قابض جان و مال و جوانی نوجوانان و جوانان این مرز و بوم می باشد


فرشتگانی چون میکائیل که بر سر امتحان و در روزگار سخت انتخاب واحد و غیر و ذلک باران اشک و باد آه و اندوه را بر صورت و سیرت شما جاری می سازند


فرشتگانی چون دربانان بهشت که به گران قیمتی وقت ملاقات با اعزم آموزش الکترونیکی را به شما میدهند یا حتی نمی دهند      مگه الکیه با اعزم ؟


وفرشتگانی زیر دست که چون تعریف فرشتگی، از تمام معصیت های اعزم و خدای خویش معصوم هستند.


و این هستید شما بندگان گنه کار که معصیت خداوند عز و جل کرده اید و بنده ظلم و سمت و شبهه خاری و غیره و ذلک شده اید و خدای فرمود که بر بالای دست خدایان خدایی دیگر دارند و مشاهده میکنید از ریز تا به کل در این بهشت !! خدایگان یکتا !!! وجود دارند.


در این میان فرشته ای نیز وجود دارد که نامش ابلیس است، اری همان شیطان! که معصیت و عدم  اطلاعات از خدای این سرزمین که همانا ظلم و ستم بر دانشجو را نه حلال و مباه بلکه واجب کفایی گمارده است، کرده است.


در برزخ سرگردانی او را فرموده اند اگر توبه نکنی و همچنان به کار خیر و کمک به پیشرفت  در آنچه ( اصلا به توچه !!! تو چیکاره ی این بندگان ما که سرمایه ی ملی و ریالی ما هستند !!! هستی؟ و غیر و ذلک ) ادامه دهی، در صحرای قیامت که همانا، کمیته ی انظباطی ملی دوست داران همکار است! ... تو را با عدالت زور و قدرت محکوم میکنم که خفه شوی، خفه ی جهنم روندگان.


حال اینچنین است، شما در بهشتی زندگی میکنید و از شیاطینی چون نصر...دی "استغفرالله" در امان نیستید، باشد شکر نعمت کنید تا روز به روز بر عدالت ظلم و ستم و ... اینا بر شما افزوده شده و جای در بهشت فردوس که همانا خاری و ظلت و موفقیت سرافکنانه و زحمت کشانا (البته!) را دارد ، جای گیرید یا نگیرید ... چه فرقی میکنه؟ مگه نه؟



پ ن: این جرقه نتیجه یک صاعقه  تخصصی و زیباست!


پ ن 2: فرشته خدایان بودن لیاقتی بس .... می خواهد !


پ ن 3: این پست در صحبت با یکی از دوستان یهویی آمد و اصلا فکر نشده روش و یییهویی بوده، فل چیچی میگن؟ .... همون!


پ ن 4: موضوعه طنزی است که تلخ است، به من چه که حقیقت گاه در نطزی تلخ بیان می شود اخه؟


پ ن 5: بنا به دلایل پیچیده که همای مستان هم اشاره کرده، در این بهشت .... خداست! خدایان زیادند و حتی فرشتگان خدای زیر دستانند!


پ ن6: برای کسانی که وبلاگ خوان حرفه ای نیستند: غلت املایی ها و رنگ ها کاملا با برنامه هستند!

اتوبانی دو طرفه، اتوبان بهشت-جهنم

سلام

موضوع متن یه تحلیل روی عنوان پسته ...

خوب اتوبان دو طرفه یعنی اینکه هم میشه رفت، همیشه میشه آومد و بلعکس!

زندگی دنیا مثل یه اتوبان می مونه، اما نه شرقی-غربی نه شمالی-جنوبی و نه بلعکس!

یه اتوبان دو طرفه بین بهشت و جهنمه و ما مشغول رفت و آمد در اون و بلعکس!

البته زندگی ما باید قانونا یه اتوبان بزرگ و چندین بانده باشه که عمود بر این مسیر دنبال هدف والا باشه، یعنی خدا و فقط خدا اونم بخاطر خودش، نه بخاطر بهشت و جهنم و بلعکس!

و جالب اینجاست که توی مسیر بهشت-جهنم تاکسی های دربست و گاها ارزان قیمت زیاد هستند و در مسیر جهنم-بهشت دربستی خیلی کم و گرون قیمته.

البته میشه اینجوری ترسیم کرد که تقریبا شیب مسیر بهشت-جهنم به سمت پایین بوده و سرازیری است، درحالی که مسیر جهنم-بهشت سربالایی و خاکی است، اگر پات بلرزه خوردی زمین و ترتر شدی به سمت جهنم! بلعکس هم نداره!

حالا بماند که با این همه داستان این پست، باید دنبال حرکت توی اون یکی اتوبان باشی که یه طرفش خداست و یه طرفش پوچی محض!

خلاصه اینجوری هاست، آها راستی، جالبی ش اینجاست که در ظاهر سمتی که به سمت جهنم میره خوشگل تر از اون یکی سمته! گاها هم آدم توی مسیره بهشت جهنم قدم بر میداره و نگاهش به سمت مسیر جهنم بهشته!! این دیگه خیلی بده که دلت اون طرف رو بخواد و قلبت این طرفی بره!

حالا این وسط شیطون و خود آدم هم هی دست به دست نفس میدن و دستت رو میگیرن و با خیال های قشنگ و پوچ میکشوننت به سمت جهنم.

این وسط آدم باید یه نفس مطمئنه بسازه برای خودش و مثل یه سپر بگیره جلوی خودش، تا بتونه، مسیر عمود بر این دوتا رو بره و وقتی رسید به خدای خودش، ازش هرچی میخواد بخواد.

انشاءالله یا مسیری که به خدا می خوره رو بریم، یا مسیری ما بین این دوتا، دومی همون مسیر بهشته.

وقتی برای خودت نیستی مراقب دیگران باش !

سلام


امشب بخاطر ناراحتی یکی از بهترین دوستان خیلی ناراحتم ...

توی ذهنم یه چیزی گذشت که گفتم بنویسم تا بعدا نکنه یاداوریم شه و یه یاداوری برای بقیه هم باشه.


انسان ها وقتی که کم کم بزرگ میشن، بوم شون هم بزرگ تر میشه، و بعدشم هرکه بامش بیش برفش هم بیش ...


وقتی کوچولو هستی فقط برای پدر مادر هستی و غم و غصه ت رو می خورن، اما ادم هرچی بزرگ تر میشه و پاش توی زندگی میذاره، حتی توی زندگی دیگران، دیگه برای خودش نیست ...


وقتی با کسی دوست میشی، وقتی کسی بهت دل می بنده، وقتی ازدواج می کنی و حتی وقتی یه جایی کار می کنی، دیگه برای خودت نیستی، باید بخاطر دیگران هم که شده بیشتر مراقب خودت باشی ...

این مراقبت، دیگه باید قسمتی از زندگیت باشه

چرا که کسانی هستند که دیگه فقط امیدشون به توهه

به تو دل بستند و شاید تنها پناه شون رو زمین تو باشی

شاید وقتی نباشی، خیلی اذیت بشن، حتی اونقدری که نتونی فکرش رو بکنی


پس بهتره، حواسم رو بیشتر جمع کنم، با پا گذاشتن روی این بام بزرگ، که هر روز بزرگ تر میشه، باید بیشتر مراقب دیگران باشم ...

وقتی آدم ها بد می شوند ...

سلام


خیلی موقه ها میشه که آدم ها بد میشن، چه از نظر خودشون، چه از نظر دیگران، چه کلا ... !


خیلی وقتا برام سوال میشه چرا آدم ها برای نظر دیگران، برای حق دیگران، برای خواسته ی دیگران، برای خواهش و پیشنهاد و راهنمایی دیگران ارزش قائل نمی شوند؟

آیا واقعا نمی خواهند یا تلاش واقعی می کنند و نمیشه ...!؟


از دست خودم هم ناراحت می شم که چرا وقتی عصبانی و ناراحت و دلشکسته می شم، همون موقه سعی نمی کنم ببخشم و ندیده بگیرم (^ خوب نمیشه، سخته دیگه، آدم وقتی عصبانیه ...^) یا اینکه سعی کنم خودم رو بذارم جای دیگران (^ اینم سخته، یا اون موقه سخته حداقل^) یا اینکه بی خیالش شم.


خوب جدی جدی سخته، وقتی حالت اول پیش اومده، شما بتونی حالت دوم رو اجرا کنی...!


اما دیگه یکم ناحقیه که وقتی ناراحت هستم هرچیزی که دلم بخواد به دیگری بگم (^ البته لوسه بچه نه نه ی ترسو رو یادم رفت بگم :دی !!!! ) بدونه اینکه ببینم آیا واقعا حقش هست، اینا رو بگم بهش یا نه، مخصوصا اگر از دوستای خوب و نزدیک باشه، یا اون از دوست خوبش چنین انتظاری نداشته باشه که اینا رو بهش بگه!


خلاصه، وقتی آدم ها بد میشن خیلی بد هستند، کاش بتونیم یکم بزرگ و با گذشت باشیم و از تقصیرات هم دیگه بگذریم، و صد البته واقعا برای هم، برای نظرات و درخواست های هم هم ارزش قائل بشیم.

امیدوارم روزی بیاد که هیچ موقه بد نشیم ...!

پ ن 1 : 2.22.13.13.2>3.29.33.13.2>3.33.28.17.33.2>1388>(3.14.37.44.22.12.2)>2.22.1>6.12.22.2>7.42.17.33.2>2.34.22.13.16.37.34.3>6.22.17.44.26.33.12.16.2>!!!

پ ن 2: همیشه اعداد از راست به چپ نوشته می شوند

انواع و سطوح مهر و محبت و مهربانی .

سلام علیکم


باید تذکر بدهم که ترتیب این تقسیم بندی ترتیب خاصی ندارد (به غیر از محبت خدا که در بالاترین مرتبه قرار دارد) ، بلکه همه می توانند در عرض هم و باهم باشند.


از بالاترین و برترین مهر و محبت شروع می کنم

مهر و محبت خدای بزرگ و مهربون که بزرگ ترین و عمیق ترین نوع مهر و محبت است.

از ویژگی هاش میشه به بی نهایت بودن، بی پایان بودنه و بی چشم داشت بودن آن اشاره کرد.


مهر و محبت مادر پدری، که مادران و پدران نسبت به فرزندانشون دارند.شاید بین پدر مادر در این مورد گاها تفاوت هایی باشه ولی در یک سطح قرار می گیره.

از ویژگی های این نوع محبت میشه پایداری و عمیق بودن آن را نام برد.


مهر و محبت خواهر برادری که بین خواهر ها و برادر ها وجود داره و گاها با توجه به نوع تریبت و شخصیت افراد فرق می کنه.

از ویژگی های آن می توان به معمولا زورکی آشکار شدن، یا یهویی اشکار شدن آنها نام برد.

البته مهر و محبت خواهر به برادر از جمله محبت های ناب می باشد که با بالا رفتن سن رو به فزونی می گذارد.


مهر و محبت های دوستی ها، که با توجه به میزان دوستی و سطح آن متفاوت است.

از ویژگی های این نوع مهر و محبت می توان به عمیق بودن و تاحدی بی چشم داشت بودن آن اشاره کرد که تاثیرات مستقیمی در پایداری و عمق دوستی دارد.


مهر و محبتی که در دوستی های موقت وجود داشته و کاملا با چشم داشت است!

ویژگی: ناپایداری و سست بودن!


مهر و محبتی که در دل دشمن بخاطر عدالت و منطق و شخصیت انسان ایجاد میشه.

از ویژگی های آن می توان به سربه مهر بودن آن اشاره کرد، همچنین بروز بیرونی این مهر و محبت می تواند بهتر و ارام شدن رفتار دشمنان با انسان باشد.

دوستی مثل قند نیست

سلام علیکم


گاها دوستی ها به جاهای خوب و قشنگی میرسن، مدت هاست که در تلاشم حداقل اول برای خودم تعریف های خوب و جامعی از عشق و دوستی و اعتماد و محبت و غیره داشته باشم.


دیشب به یه چیز خوب رسیدم که براتون می نویسیم.

یه دونه قند رو بذارید روی زبونتون، نزدیک به آخرهاش، بعد هی بمکید و قورتش بدید!

چه احساسی بهتون دست میده؟

شاید یکم گلوتون رو بزنه و خوشایند نباشه، بعد مدتی هم هیچ خبری از شیرینی نیست.


اما به نظر من دوستی اینجوری نیست و نباید باشه...

دوستی باید قشنگ و شیرینی باشه و شیرینیش گلو رو نزنه و پایدار باشه که بعد یه مدتی تموم نشه و خبری ازش نباشه.

این شیرینی هم یکمش با تلخی هایی که گاها ایجاد میشه جبران میشه، خوب و بدش رو نمیدونم دقیق اما خوب.


قشنگی ش به همینه که شیرینی ش اندازه و پایدار باشه.
دوستی اگر قشنگ و واقعی باشه حتی وقتی هم که نباشه (به هرشکلی، کم و زیاد..) شیرینی و قشنگیش هست و لذت میبری حتی از خاطراتش.
مثل قند نیست که یهو آب شه و حتی گلوت رو بزنه و بعدشم کلا نباشه

قند نیست دوستی
ولی کلی شادی رو مثل قند توی دل آدم آب میکنه.