-
سر گردان های بی حیا
چهارشنبه 15 تیرماه سال 1390 20:40
از منتها الیه سمت چپ یه خیابون باریکِ دوبانده منحرف به سمتِ راستِ خیابان متوجه بوغغغ رانندگان نبودند سروار بر موتور و عصبانی به دو سرنشین ماشین دقت کردم چون آقتاب گردان هایی سرشان هماهنگ از جلو به سمتِ راست و عقب می چرخید! چشم چرانی می کردند این هرزه های بیمار! شرم آور بودن این زشت کار و بیماری آن یک نفر اگر بیشتر از...
-
نامردِ نارفیق ... اره با شمام
شنبه 11 تیرماه سال 1390 01:59
نامرد اون کسی است که اسم ش دوسته، اما طوری نبوده یه بار رفیق ش یه بار که دلش گرفته و اینا ... بیاد باهاش دو کلوم درد دل کنه. پ ن: الان چند تا از این نارفیق ها من دارم :(
-
آتش گرفت
شنبه 11 تیرماه سال 1390 01:16
آن نوری که دیدی آتش فیتیله چراغ نبود قلب من بود ...
-
مرد بیکار باید بمیره در صورت امکان
شنبه 11 تیرماه سال 1390 00:38
کار مثل مایه حیاتِ برای مرد مردی که کارش رو خوب بلد باشه و دوست ش داشته باشه کارش براش تفریح هم هست به کار خونه و خانواده تشکیل میده و چند نفر رو خوشبخت میکنه با کار مرد حس غرورش مثبت میشه و اون انرژی در جهت مثبت مصرف میشه کار شاهرگه مرده، مرده بیکار مرد مرده است.
-
اسمش خودخواهی نیست، اما کاش ...
شنبه 11 تیرماه سال 1390 00:25
گاهی اینقدر خودمون میبریم و میدوزیم و به دیگران بی توجه هستیم که وقتی یه نظر می دهند و یا حرف دلشون رو می زنند، بهشون میگیم تو که خودخواهی، هرکاری میخوای بکن. تو که برات چیزی فرق نمیکنه. اما کاش .... گذشت کنیم، بخشنده باشیم و صبور
-
یه رو خوب میاد
جمعه 10 تیرماه سال 1390 23:52
که خاطره های تلخ قدیمی هم، خاطره های خوب و شیرین زندگی هستند ...
-
حد
جمعه 10 تیرماه سال 1390 23:27
حد خوردن بخاطر جرمی که خودت کردی عدالته اما حد خوردن به خاطر جرم دیگران ظلمه تو که ظالم نبودی صدیق من
-
وَاللّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ
جمعه 10 تیرماه سال 1390 02:12
قُلِ اللَّهُمَّ مَالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَن تَشَاء وَتَنزِعُ الْمُلْکَ مِمَّن تَشَاء وَتُعِزُّ مَن تَشَاء وَتُذِلُّ مَن تَشَاء بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلَىَ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ بگو بار خدایا تویى که فرمانفرمایى هر آن کس را که خواهى فرمانروایى بخشى و از هر که خواهى فرمانروایى را باز ستانى و هر که را...
-
برنامه ریزی اعتراض و اغتشاش مدنی در آینده نزدیک
پنجشنبه 9 تیرماه سال 1390 00:49
بگذار این روزهای مسافرت شان به خانه خد ا بگذرد، کمی مهربانی خدا را م ز ه مزه کنند. بعد از برگشت از مسافرت شان، د ست به اغتشاشی مدنی برای گرفتن حق و حقوقی می کنیم که سخت ن ا دیده گرفته می شود. دیگر این ج ا جای راهپیمایی سکوت نیست، جای کودتاست!
-
ندامت قابیلی ...
چهارشنبه 8 تیرماه سال 1390 23:35
این داستان از اون روزای اول که پدرمون آدم اومد زمین شروع شد... فَبَعَثَ اللّهُ غُرَابًا یَبْحَثُ فِی الأَرْضِ لِیُرِیَهُ کَیْفَ یُوَارِی سَوْءةَ أَخِیهِ قَالَ یَا وَیْلَتَا أَعَجَزْتُ أَنْ أَکُونَ مِثْلَ هَذَا الْغُرَابِ فَأُوَارِیَ سَوْءةَ أَخِی فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمِینَ پس خدا زاغى را برانگیخت که زمین را...
-
هنوز تموم نشده شروع
چهارشنبه 8 تیرماه سال 1390 01:35
سلام امتحانا دو روز پیش تموم شد، یعنی الان رفته توی روز، اما امتحان تموم نشده یه فصل پیش رو داریم پر از کار. وسط این فصل گرم هم ماه مبارک رمضان واقع شده که مرد می طلبه برای انجام اینهمه کار و اطلاعت دستور خدا. شروع یک عالمه برنامه و اهداف کوتاه مدت و بلند مدت بهمراه تعهد کاری که یه قسمت عمده ای از وقت رو می گیره برا...
-
اعتراض مدنی
سهشنبه 31 خردادماه سال 1390 01:24
-
حیاط خلوت
پنجشنبه 26 خردادماه سال 1390 18:30
حیات نیاز به یه حیاط خلوت داره که گاهی توش قدم بزنی تا آروم شی گاهی توش گل کوچیک بازی کنی و شاد شی یه جای خلوت باشه که بتونی حتی توش داد و فریاد کنی جاش این روزا خالیه.
-
بالاخره میاد دیگه، به کام شما و بی یاد ما
پنجشنبه 26 خردادماه سال 1390 13:05
قدم به قدم به آن روزها نزدیک می شویم... ( + ) tnhyi
-
بیاد رفاقت های قدیمی سلام
پنجشنبه 26 خردادماه سال 1390 02:34
سلام یادته قدیما خیلی رفیق بودیم؟ حتی همین نزدیک قدیم ها ... هرچی میخواستم سروقت، حتی در بهترین وقت و بهترین جا ردیف بود؟ یادته منم رفیق خوبی بودم؟ نمیدونم از کی، از اون موقه ای که یه خورده بدهکاری هام رو پرداخت نکردم، یا اون موقه ای که یه خورده غافل شدم، یا اون موقه ای که یه خورده بچه بدی شدم؟ نمیدونم کی ازم دلخور...
-
دل مَرد
پنجشنبه 26 خردادماه سال 1390 02:10
دل مرد باید گور حرف های نگفته ش باشه از همین گورها مرد مثل کوه ساخته میشه.
-
بنویسم یا ننویسم
پنجشنبه 26 خردادماه سال 1390 02:01
-
پله های ترقی
چهارشنبه 25 خردادماه سال 1390 03:10
بعضی ها پله های ترقی رو طی می کنند بعضی ها هم پله های ترقی رو تی می کشند. هر دو مسیر یکسان می روند اما این کجا و آن کجا
-
ظلم در لفای شرط و مشروط
جمعه 13 خردادماه سال 1390 23:59
-
سایه تان مستدام، چه گرم چه سرد ...
سهشنبه 10 خردادماه سال 1390 00:42
بعد آموزشی دوماه بود آن قدرها زیر سایه شان نبودم، هفته یک بار سری به خانه میزدم، کمی از اوضاع و احوال آگاه میشدم اما خوب، کم بود و گذرا. بعد کم کم متوجه شدم که بالا رفتن سن و فشارهای زندگی شهری و این داستان ها تاثیر خودش را بر این سایه برومند گذاشته است، درست است در نوجوانی در آسیاب کار می کرده گاه، اما خودم به چشم...
-
رزق و روزی حلال و با برکت
شنبه 7 خردادماه سال 1390 22:42
احتمال نزدیکه به صددرصد شما هم شنیدید بعضی از قدیمی ها میگن مهم نیست روزی زیاد باشه، مهم اینه که با خیر و برکت باشه. گاهی خیلی ساده میشه فهمید رزق با برکت چطوری دستگاه محاسبات بشر رو نادیده می گیره: این طور که یه کار رو با قیمت خوب و نه زیاد می گیری و کار رو با کیفیت خیلی عالی انجام میدی و بیشتر حق که نمی خوای که هیچ...
-
ناتوانی مرگ در ایجادِ عدمِ حیات
چهارشنبه 4 خردادماه سال 1390 11:46
خوبی اینکه این کارت قشنگ، مثل گواهی نامه و کارت بیمه، که همیشه توی جیبم هست، اینه که، میدونم حتی ناگهانی ترین اتفاق بزرگ، مثل مرگ، هیچ مخلوقی نمی تونه حیات رو از اعضای جسمم بگیره، روح هم که با مرگ تازه جون می گیره. پس زنده هستم تا ابد. پ ن: اصن چه معنی داره آدم نسبت به امانت هایی که بهش داده شده احساس مالکیت داشته...
-
مادر نمونه
یکشنبه 1 خردادماه سال 1390 12:50
بوی عطر آگین مرقد پاک پیمبر از دور به مشام میرسد. به فرمان امام سجاد(ع) بشیربن حذلم مامور رفتن به مدینه و رساندن خبر شهادت حسین (ع) به مردم می شود. در اینجا ام البنین که چهار پسرش به نام عباس، بعدالله، جعفر و عثمان در رکاب امام عشق به شهادت رسیده بودند به استقبال کاروان می رود. و در بین راه هرکس که خبر شهادت چهار...
-
کارهای خوب راه های خوب
جمعه 30 اردیبهشتماه سال 1390 23:55
با یک طلبه دوست داشتنی امروز صحبت می کردم، خاطره ای از یک کار مذهبی در مورد حقوق زنان تعریف می کرد. موضوع صحبت حقوق زنان نبود، انجام کار از راه درست بود. محتوی قوی و تایید شده اون در رادیو چندین سال پیش کار شده بود و برعکس نتیجه داده بود، بعد از شکست بد پروژه و بازخوردهای منفی باز دست بر تحقیق بردند و متوجه شدند که در...
-
مین های جند زمانه
جمعه 30 اردیبهشتماه سال 1390 23:39
قلب آدم ها گاهی با زخم های خیلی کهنه بارها میشکنه
-
مچاله های خط خطی
سهشنبه 27 اردیبهشتماه سال 1390 00:13
چه با عشق شروع می کنی کشیدن روی کاغذ، بعد چنان توی ذوقت میخوره و خستگی هات یادت میان که خط خطی شون میکنی. حتی مچاله می کنی کاغذ و پرتش میکنی میخوره به دیوار و میوفتنه کنار سطل آشغال!
-
دیوار نویسی
دوشنبه 26 اردیبهشتماه سال 1390 23:34
گاهی موقه ها آدم به خودش میگه: ما رو باش روی دیوار کی داشتیم چیزی می نوشتیم. پ ن: ای یعنی هر دیواری جای نوشتن هرچیزی نیست. یا پ ن: آدم الکی نمیره روی دیوار بعضی ها بنویسه، یعنی قصد و غرضی داره احتمالا.
-
آزادی به قیمت تنهایی
دوشنبه 26 اردیبهشتماه سال 1390 23:06
ما را رها کنید در این نج بی حساب ...
-
خسارت وارده
دوشنبه 26 اردیبهشتماه سال 1390 13:52
گاهی ضربه ای که خود فرد به خودش میزنه، هیشکی نمی تونه بهش بزنه. پ ن: خدا هم میگه خود زنی ممنوع! بخاطره همینه احتمالا.
-
نیازمندی های پزشکی
دوشنبه 26 اردیبهشتماه سال 1390 13:48
به یک دستگاه شوکر برقی، یک پرستار ماهر، نیازمند هستیم. مگه قبل مردن چیزه دیگه ای هم مورد نیاز کسی میشه؟