خداوند تبارک و تعالی می فرمایند: من شش چیز را در شش جا قرار دادم، ولی مردم آن را در شش جای دیگر طلب می کنند وهرگز به آن نمی رسند:
Ì من علم را در گرسنگی قرار دادم ، ولی مردم آن را در سیری دنبال می کنند.
Ì من عزت را در شب زنده داری قرار دادم ، ولی مردم آن را در دستگاه حاکمان می جویند.
Ì من ثروت را درقناعت قرار دادم ، ولی مردم آن را در کثرت مال طلب می کنند.
Ì من استجابت دعا را درلقمه حلال قرار دادم ، ولی مردم آن را در قیل وقال دنبال می کنند.
Ì من بلند مرتبگی را درفروتنی قرار دادم ، ولی مردم آن را درتکبر می طلبند.
Ì من راحتی را در بهشت قرار دادم ، ولی مردم آن را دردنیا طلب می کنند.
پ ن: ایمان و اعتقاد دارم که جز با خدا نمیشه دو دنیا رو ساخت.
منبع: دقیق نمی دونم! اما به نظر درست میاد.
امام خامنه ای در تاریخ 29 مهر ماه در سفری که به قم داشتند اصطلاح جدیدی را معرفی کردند که سبب جنب و جوشی در محافل علمی و مذهبی، حوزه و دانشگاه شد، حرکتی که همه تلاش داشتند و دارند که به هدف مد نظر ایشان نزدیک تر باشد.
عبارت " جنبش نرم افزاری"
در این میان جای خالی تبیین روشن تر این پیام و دستور بسیار احساس می شود که چرا توسط اندیشمندان به خوبی و به اندازه کافی صورت نگرفته همچنان.
بسیاری چنین برداشت کردند باید الگوهایی را در روندهای علمی حوزه و دانشگاه ایجاد کرد و عده ای به پرورش و تبلیغ اندیشه ها همت گماردند در صورتی که الگوها همواره کامل و در هر زمان و مکان درست نیستند و از طرفی اندیشه ها به راحتی در علوم انسانی بخصوص با تغییر زمان و مکان، تغییر خواهند داشت. مانند دو نظریه پرداز انگلیسی که بعلت زندگی در دو شرایط متفاوت جنگ و صلح، حکومت سلطنتی و حکومت مردمی سالاری را پیشنهاد کردند.
به نظر می آید برای نزدیک تر شدن به رهنمود های رهبر عزیز کشور، نیاز است حوزه و دانشگاه کمر به رفع مشکل سی ساله کشور و انقلاب ببندند و آن چیزی نیز جز تولید بومی علم، بخصوص علوم انسانی با توجه به دین و فرهنگ غنی کشور عزیزمان ایران.
چرا که اندیشیدن باعث تولید علم می شود و علمی که از الگوهای بی گانه با فرهنگ و مذهب و اندیشه های منقضی شده سرچشمه نگرفته،مطمئنا جنبشی را در کشور ایجاد خواهد کرد که همانا، همان "جنبش نرم افزاری" خواهد بود انشاءالله.
دیشب مهمونی بودیم،به شوخی و جدی صحبت از یارانه ها بود و آنچه گذشت و خواهد گذشت.
یکی معلم بود و می گفت تاثیر مستقیم در مدرسه ما داشته و سعی می کنند صرفه جویی کنند،حتی خودمونم توی خونه بیشتر رعایت می کنیم و مثلا برق های غیرضروری خاموش و شب ها لباس گرم تر می پوشیم.
اره خلاصه اینجوری ها بود که پیش خودم فکر می کردم اگر اینجوری نمیشد، چقدر اصراف داشتیم،اینجوری منظورم فقط یارانه ها نیست، کارهای پایه ای تر اون مثل سهمیه بندی بنزین ( همین دیشب تلویزیون آمار میداد که ملیون ملیون لیتر صرفه جویی داشتیم ) البته پیش خودمون بمونه که صرفه جویی اجباری هم بوده تا حدودی.
نان واها می گفتند مردمی که زیاد زیاد نون می خردیند کمتر می خرند و مردم می گفتند باید رعایت کنیم.
به این فکر می کردم که چقدر به نفع خانواده های روستایی میشه که با مصرف خیلی کمی که دارند همیشه پله های اول دوم پرداخت هزینه ها هستند و بعلاوه گرون شدن های احتمالی،ممکنه براشون از یارانه ای که می ریزن به حساب شون براشون باقی هم بمونه!
توی بدترین حالتش بالاخره میشه مطمئن شد که انشاءالله با خوب اجرا شدن این طرح و قانون،اگرچه نسل پدرمادر ما و خودمون ممکنه سختی هایی رو بکشیم، اما بالاخره صرفه جویی در منابع طبیعی و نان و .... فرهنگ میشه بین مردم، مثل قضیه بنزین،و انشاءالله فرزندان مون زندگی خوب تری خواهند داشت و کشور راحت تر مدیریت میشه.
خوبه برای اینکه راحت تر باشیم، سخت نگیریم و سعی کنیم زندگی و مصرف مون رو مدیریت کنیم،اینجوری فکر کنم هم یه مقداری قدر عافیت و نعمت ها رو بیشتر می دونیم و هم کم کم با تحمل سختی هاش راه درست زندگی کردن رو بهتر یاد می گیریم و زندگی راحت تر میشه، و کشور و زندگی ای خواهیم داشت حتی بهتر از این. به امید خداوند بزرگ
شهادت می دهم به ولایت علی و خاندان علی، شهادت می دهم، خون نحسین ریخته نشد جز برای زنده نگهداشتن اسلام و اقامه نماز...
لعنت بر یزید،لعنت بر شمر، لعنت بر بنی امیه ...
شهادت می دهم خون هایی که سال گذشته به فتنه ریخته شد نا حق ریخته شد... و عهد می کنم که عمل کنم به:
زخمی به قلب اعتقادات من خورد دیروز،که تا ابدآن را تازه نگه خواهم داشت،وروزی انتقام بی حرمتی به امام معصوم ودین خدایم وروزعاشورا راخواهم گرفت
انشاءالله زیر سایه و پرچم امام زمان (عج)
خداوند متعال در قران کریم می فرمایند:
* و هیچ بارب ردارندهاى بار [گناه] دیگرى را برنمىدارد و اگر گرانبارى [دیگرى را به یارى] به سوى بارش فرا خواند چیزى از آن برداشته نمىشود هر چند خویشاوند باشد [تو] تنها کسانى را که از پروردگارشان در نهان مىترسند و نماز برپا مىدارند هشدار مىدهى و هر کس پاکیزگى جوید تنها براى خود پاکیزگى مىجوید و فرجام [کارها] به سوى خداست .
سوره ۳۵: فاطر - جزء ۲۲ آیه 18
* و هیچ بردارندهاى بار [گناه] دیگرى را برنمىدارد آنگاه بازگشتشما به سوى پروردگارتان است و شما را به آنچه مىکردید خبر خواهد داد که او به راز دلها داناست
سوره ۳۹: الزمر - جزء ۲۳ آیه 7
* بگو آیا جز خدا پروردگارى بجویم با اینکه او پروردگار هر چیزى است و هیچ کس جز بر زیان خود [گناهى] انجام نمىدهد و هیچ باربردارى بار [گناه] دیگرى را برنمىدارد آنگاه ازگشتشما به سوى پروردگارتان خواهد بود پس ما را به آنچه در آن اختلاف مىکردید آگاه خواهد کرد
سوره ۶: الأنعام - جزء ۸ آیه 164
کاملا و به صراحتا مشخصه که طبق این احادیث قدسی هر کدوم از ما مسئول کار و رفتار خودمون هستیم و دیگران حتی اگر بخواهند هم روز آخرت نمی توانند بار گناهان ما را بر دوش کشند.
از طرفی دیگر
امام علی علیه السلام در دعا و مناجات امیرالمومنین در صحبتی که با خدا و رب خویش دارند، اینگونه شروع می کنند: اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ الاَْمانَ یَوْمَ لا یَنْفَعُ مالٌ وَلابَنُونَ اِلاّ مَنْ اَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلیمٍ خدایا از تو امان خواهم در آن روزى که سود ندهد کسى را نه مال و نه فرزندان مگر آن کس که دلى پاک به نزد خدا آور و گفته می شود خواهر و برادران و پدر و فرزند از یکدیگر فرار می کنند در این روز ....
از تفکر و تامل در این چند ایه و دعای قران ناطق می توان دریافت هرچند زندگی در جامعه و اجتماع شاید بعضی چیزها را قبح شکنی کند، شاید انجام بعضی دستورات خداوند و کارهای مستجب ماکدی که باعث خوشنودی خداوند می شود را غیرعرفی می دانند و مردم حرف و سخن می گویند به ما و نیش و کنایه می زنند شوخی و جدی، ما جز انجام وظیفه خویش، کاری دیگری نباید بکنیم، چرا که حتی اگر از نزدیک ترین خویشاوندان ما باشند، خیلی دوست شان داشته باشیم، عرف ( به معنی عرف اشتباه و ظاله ی رایج!!) خلاف کار ما را می پسندد، ما در روز جزا و نزد خداوند تنهای تنها باید پاسخگو باشیم و تنها و تنها رضایت خداوند است که می تواند ما را نجات بخشند.
انشاءالله حق و دین حق و انچه از کار و رفتار درست و حق پسند هستند بشناسیم، تسلیم شان شویم، ایمان آوریم، یقین کنیم به آنها و با تقوی و خوف و رجای الهی، پله پله به رضایت خداوند که برترین نعمت بهشتی است، در این دنیا دست پیدا کنیم.
انشاءالله
والسلام علیکم و رحمه الله ....
رفتم دوغ بخرم
گفت میشه ۹۰۰ تومن
از جیبم یه هزاری و دوتا پونصدی و یه صدی در آوردم
دیدم یکی از پونصدی ها داغونه، در نتیجه دوتا پونصدی رو دادم مغازه دار
اونم کوچک ترین عکس العملی نشون نداد
تعجب کردم!
پولا رو انداخت توی دخل
و یه صدی بهم داد
اون صدی حالش بدتر از پونصدی خودم بود که بهتر نبود
پ ن: نتیجه اخلاقی با هر دستی بدی با همون دست میگیری
مردی دارد در پارک مرکزی شهر نیویورک قدم میزند که ناگهان میبیند سگی به دختر بچه ای حمله کرده است مرد به طرف انها میدود و با سگ درگیر میشود . سرانجام سگ را میکشد و زندگی دختربچه ای را نجات میدهد پلیسی که صحنه را دیده بود به سمت انها می اید و میگوید :<تو یک قهرمانی>
فردا در روزنامه ها می نویسند :
یک نیویورکی شجاع جان دختر بچه ای را نجات داد
اما ان مرد می گوید: من نیوریورکی نیستم
پس روزنامه های صبح می نویسند:
امریکایی شجاع جان دختر بچه ای را نجات داد .
ان مرد دوباره میگوید: من امریکایی نیستم
از او میپرسند :خب پس تو کجایی هستی
<من ایرانی هستم >
فردای ان روز روزنامه ها این طور می نویسند :
یک تند روی مسلمان سگ بی گناه امریکایی را کشت