از بله برون پسر عمو برمیگشتند...
سوال پرسیدیم از اخبار جلسه و مراسم و توضیحات مفصل همراه با تحلیل حتی ارائه شد.
صحبت بود از مهریه ی بالا و اینکه هدف اصلی ازدواج چیزی غیر از این است، اینکه بعضی به بهانه صحبت مردم و اینکه چند دختر دیگر هم بعد این دارند و اینکه اگر کم مهر کنند انگار برای بچه شان ارزشی قائل نبوده اند و ... غیره، مهریه بالا طلب می کنند.... ( به جای اینکه دخترشون رو با شناخت به کسی بدهند که ارزشش را داشته باشد و ارزشش را بدانید و ... )
پدر خاطره اولین حرف هایی که به مادر زدند رو تعریف کردند... چیزی که همه حرف های گفته شده و گفته نشده در چند خط بالا را تمام و کمال شامل می شود:
شما اگر دختر خوب و زن زندگی و انسان معتقدی و ... باشید، اگر هم وزن شما هم طلا مهرتان کنم، کم است....
و اگر نباشید... ، ارزش تان شاید از یک گونی خاک هم کمتر باشد!!
پ ن: خواستگاری و مراسم بله برون میدان تجارت و خرید و فروش جسم نیست، که اینقدر مردمانی سر مهر و مادیات در آن چانه می زنند... اولیا خدا در اینگونه مراسم دنیا و آخرت خود را با چیزی غیر مادیات می خرند و چیزی نمی فروشند، هیچ کدام از دو طرف، آن خواستگاری و ازدواج بُرد دو طرفه است.....