هر حرف تکراری ای نصیحت نیست اما هر نصیحتی تکراری است.
میگن پسره درسشو تازه تموم کرده، اگر تموم کرده باشه
فرهنگیه و وضع درآمدی ش بالفعل بهتر نیست
پس اندازش هم کمتره تقریبا
سربازی هم نرفته تازه
دختر خانومه هم خیلی خوب بوده
دنبال خونه هستن تا 2 تومن! اون توی تهران یه منطقه متوسط بالا
می فرمایند چه خوب، اصن عالی، انشاءالله خوشبخت شن
پ ن: بچه درسِت تموم نشده، حالا درآمد و پس انداز و سربازی که چیزی نی!
پ ن: تازه بالفعل هم خونه نداری که!
پ ن: مرغ همسایه بلبله اصلا اینطوری که شد!
وقتی در یک زندان فیزیکی اسیر هستی میتونی هرکاری دلت خواست بکنی!
اما وقتی در زندان نفس و افکار خودت زندانی شدی ( یعنی اون ها ساختنش ) نمی تونی اون کاری که میخوای رو بکنی.
فقط یکم تفاوت دارن!
پ ن: منظور از نفس خودت می باشد!
در زندگی، چه حقیقی و چه مجازی یک فرد که کمترین علاقه به نوشتن برای خودش و دوستانش رو داره شبکه های اجتماعی مثل کاغذهای مچاله شدی ای هستند که طرف حرف های دلش رو می نویسه و سرانجام ش عدم میشه.
باز وبلاگ و ... مثل تقویم هایی هستند که یه موقه ای ممکنه پیدا بشن و ورق بخورند.
اشک توی چشمام جم میشه میگه نگران درست، خودت، هستم.
مادر
پ ن: شمایی که الان فکرایی کردی، برو خودتو اصلاح کن که اینقدر سطحی نگری.
گاهی که نه
این اواخر اکثرا
کمترین موقعیتی که با قدیمی ترین هم سلام علیکی ها پیش میاد سر صحبت هم که باز میشه تا نقطه های اخرش میره
شاید هزار تا فکر کنند پیش خودشون
اما کاش میدونستند وقتی که در خلاء های مختلفی قرار میگیری ( دوباره ارشاره به جمله قبل ) که کوچک ترین روزنه هوایی رو با حداکثر مکشی که هوای خارج اجازه میده رو میکشی داخل، تا یکم شاید تازه شی.
جون خود پدر فیزیک این مسئله ای که گفتم علمی بود.
پ ن: نمیدونم علوم انسانی ها بهش چی میگن خوب!
وقتی توی خونه یه چیزی میگم اصلا اون وسط گم میشه از بی توجهی، میگم خوب دیوار کجای صحبت بودیم...
حداقل اینجوری قسمت خنده و تذکری صحبت تامین میشه.