مشکل عشق نه در حوصله دانش ماست
حل این نکته بدین فکر خطا نتوان کرد
غیرتم کشت که محبوب جهانی لیکن
روز و شب عربده با خلق خدا نتوان کرد
طاعت غیر تو در مذهب ما نتوان کرد
بجز ابروی تو محراب دل حافظ نیست
گاهی خداوند دشمنانی برای شما قرار می دهند که در سختی ها و مشکلات دستان شما را می گیرند .....
پ ن: قرار داده شده ام!
پ ن*: انشاءالله به درجه دوستی ارتقا پیدا کنم!
انتخاب واحد
چقدر بد واحد ارائه داده اند
چیا می خواهید بردارید
توی این درس های مشترک می تونم کمک تون کنم
پ ن: در آخر اینا حاشیه هستند البته!!
دزدی مهر محبتی
دزدی در دست داشت
دزدی مهری محبتی در دست داشت ....
درد دلی در دل
درمانی در دستان دزد
درد دلی در دل داشتم و خیال کردم درمانی در دستان دزد هست ....
دل خود به دستان دزد سپردم ...
برد که برد ...
و من نفهمیدم چگونه برد که درد دل من باقی ماند و لبخند از لبم برد ...
اما می دانم ... برد که برد ....
از دل یا از صورت ... فرقی نمی کند برد که برد ...
چاه مکن بهر کسی اول خودت بعدا کسی
عالم بدون عمل مثل زنبور بدون عسل می مونه
توی عالم که بهر خودت چاه کنده ای و به حرف خودت عمل نمی کنی پس بده توی همین چاله زنده به گورت کنند تا شاید خدا ببخشتت!
پ ن: رو نوشت به خودم.
پ ن: راه توبه بازه خودش.
پ ن: توفیق میخواد ....
اگر می توانستم حکم شرعی بدهم، حکم می کردم تک تک انگشتان دستی که از حکمی که خداوند و عالم خداوند به علم و حکمت، حکم میدهند، سرپیچی کند، قطع کنند...
پ ن: و اول انگشتان و دستان خودم به قصاص گذشته
پ ن: اینجاست که رحمن و رحیم بودن خدا مشخص میشه
پ ن: خدا خرش رو شناخته که بهش شاخ نداده
ای شکارچیان غیرقانونی دل ها ... دام های محبت خود جمع کنید که جز تخریب محیط زیست عشق و مهر و محبت و عاطفه چیزی در بر ندارد.
پ ن: حالا این روزهاست که حکمت خیلی چیزا و احکام رو می فهمم. اما به چه قیمت هایی...