درددل مرد رو باید روی سنگ نوشت
نه سخت نیست، اینقدر این پتک سنگینه که حک میشه
نه ... نه ....
خیالتون راحت، نمیگم روی سنگ بنویس که بمونه
باید روی سنگ نوشت که اون صدای بلند پتکش بپیچه توی گوش های ناشنوا
بعدشم یکمی که نوشتی هنوز نقطه آخر خط اول رو نذاشتی سنگ زیرش خورد میشه
تموم میشه میره...
همین قدر برای یه مرد کافیه...
که یکی... مثل سنگ، بتونه تحمل کنه چند دقیقه، اما بشنونه...
پ ن: این روزها خونم در قلیانه، از ظلمی که بخاطرش وبلاگ وجدان آگاه رو قلم زدم، این روزها دغدغه هام بیداد می کنند و مشغله هام غوغا، یکمم توی مدیریت شون بخاطر خستگی امتحانات هنوز مشغولم که این میشه که این میشه