سال ها دل طلب جام جم از ما می کرد
چه غلط ها که کزان اول، با ما می کرد
گوهری کز صدف کُوْن و مکان بیرون است
طلب از دلِ مای یه لا قواها می کرد
اندک حقوق خود، برِ خویش<->مامان بردم دوش
کو به تایید، خانه و ماشین معما می کرد
دیدمش خرم و خندان، قدحِ باده به دست
و اندر آن آینه خنده به ریش کوته ماها میکرد
من سرانجام ستاندم زتاریخ این درس
هر غلط بود، این دل بیچاره با ما می کرد