وقتی خدمت میری، قدردان میشی بخوای نخوای
اون موقه است که قدر نعمت های خدا و خانواده رو می دونی
قدر وضو گرفتن توی هوای خوب خونه و نماز خوندن سر فرصت و قشنگ در آرامش
قدر غذای خوش ادویه و گرم که با احترام در جایی خوب می خوری
قدر تشکرهایی که عوض کارها ازت میشه و نه تهدید و ترس از تنبیه
قدر برخوردهای خوب و دلسوزانه خانواده که همش به نفع خودته اخرش
قدر خواب توی جای گرم و نرم به اندازه ای که دلت می خواد و یا لازمه
قدر حس خوب آزادی و در بند نبودنی که سر هرکاری که رفتی انجام بدی داری
قدر خدای مهربونی که با قدرت بیهایت ش همیشه کنارته و همدمته
قدر ندیدن و نشنیدن آنچه خدا از اون راضی نیست و چشیدن لذت دوری از موقعیت های گناه،چه برسه به خودش ...
قدر خودت، عمرت و جوونیت ....