آنکه میبینی میان جمع می نالد ز درد
نیست بین مردمان زان او آدمی بی درد تر
آنکه هر دم، دم زمردی می زند، چون بنگری
بینی او را، از همه نامردها نامرد تر
پ ن: مردم آبرومند درد خود را به خدای خود می گویند و با سیلی صورت خویش سرخ نگه می دارند.