سلام علیکم
گاها دوستی ها به جاهای خوب و قشنگی میرسن، مدت هاست که در تلاشم حداقل اول برای خودم تعریف های خوب و جامعی از عشق و دوستی و اعتماد و محبت و غیره داشته باشم.
دیشب به یه چیز خوب رسیدم که براتون می نویسیم.
یه دونه قند رو بذارید روی زبونتون، نزدیک به آخرهاش، بعد هی بمکید و قورتش بدید!
چه احساسی بهتون دست میده؟
شاید یکم گلوتون رو بزنه و خوشایند نباشه، بعد مدتی هم هیچ خبری از شیرینی نیست.
اما به نظر من دوستی اینجوری نیست و نباید باشه...
دوستی باید قشنگ و شیرینی باشه و شیرینیش گلو رو نزنه و پایدار باشه که بعد یه مدتی تموم نشه و خبری ازش نباشه.
این شیرینی هم یکمش با تلخی هایی که گاها ایجاد میشه جبران میشه، خوب و بدش رو نمیدونم دقیق اما خوب.
قشنگی ش به همینه که شیرینی ش اندازه و پایدار باشه.
دوستی اگر قشنگ و واقعی باشه حتی وقتی هم که نباشه (به هرشکلی، کم و زیاد..) شیرینی و قشنگیش هست و لذت میبری حتی از خاطراتش.
مثل قند نیست که یهو آب شه و حتی گلوت رو بزنه و بعدشم کلا نباشه
قند نیست دوستی
ولی کلی شادی رو مثل قند توی دل آدم آب میکنه.
وبلاگ قشنگی داری عزیز
لطف داری الیار جان
ممنون
سلام دوست گلم.مطالب جالبی داری.ممنون می شم یه سری هم به من بزنی.
در ظمن دوست دارید با چه اسمی لینکتون کنم.شما منو با اسم شکست عشقی لینک کنید.
موفق باشید.