سلام
قدیما نوشتن ها و نوشته های روی کاغذهای بی ارزش آنقدر برای دو طرف ارزش داشت و آنقدر واقعی بود که می شد با تمام وجود لمس کنی.
واقعی بود انگار نامه و تک تک حروفش از عمق وجود بلند شده که بر عمق وجود میشینه.
اما حیف که دیگه وقتی روی کاغذهای بی پایان که گاه ارشیو میشن یا به تاریخ می پیوندند چیز های نوشته میشه که شاید ادعا میشه از دل برآمده ....
نمی توان در حقیقت ذره از اونها رو حس کرد، ذره ای ...
اما من! هنوز هرچیزی که بگم رو از ته وجودم میگم و پاش هستم
دنیای الکترونکیم رو مثل دنیای حقیقی می دونم و براش به همون اندازه احترام و اعتماد قائل هستم، امیدوارم تا همیشه پایدار بمونه، پایدار ....
میدونم که شاید توقع م بالاست شاید
اما این حق رو ندارم آیا
حق اعتماد؟