این داستان (شاید) کلیشه ای و ساده مدتی است در اینترنت بازنشر میشه، داستانی که در عین سادگی ش، حرفی قشنگ و بزرگ رو در خودش داره، اینکه در یک جامعه مسلمان احترامی که برای یک خانم با حیا بخاطر رعایت روابط و ظاهرش رعایت میشه، نشان از جایگاه والای ایشون دارد.
جایگاهی که فرد و جامعه برایش قائل می شود و ناشی از شناخت ارزش های وجودی یک نفر است، و نه فقط جنسیت و ظاهر.
پسرانگلیسی باطعنه به یک پسرمسلمون میگه: چراخانوماتون نمیتونندبامردا دست بدن یالمسشون کنند؟ یعنی مردای مسلمون اینقدرشهوت پرستن که نمیتونندخودشون روتحمل کنند؟
پسرمسلمون لبخندی میزنه ومیگه: ملکه انگلستان میتونه باهرمردی دست بده؟ وهرمردی ملکه انگلستانولمس کنه؟
پسرانگلیسی باعصبانیت میگه: نه!مگه فردعادیه فقط افرادخاص میتونندباایشون دررابطه باشن!!
پسرمسلمون میگه: خانومای ما، همه ملکه هستند.
بازنشر: ندای انقلاب
|