نوشتهام به دلِ شعرهای غیرمجاز * که دوست دارمت ای آشنای غیرمجاز
هوا بد است، بِکِش شیشهی حسادت را * که دور باشد از اینجا هوای غیرمجاز
به کوچه پا نگذاریم تا نفرمایند: * جدا شوند زِ هم این دو تای غیرمجاز
دل است، من به تو تجویز میکنم ـ دیگر * مباد پُک بزنی بر دوای غیرمجاز
ترا نگاه کنم هرچه روز تعطیل است * مرا ببر به همین سینمای غیرمجاز
تو ـ صحنههای رمانتیک و جملههای قشنگ * که حفظ کردهای از فیلمهای غیرمجاز
زبان به کام بگیر و شبیه مردم باش * مباد دم بزنی از خدای غیرمجاز
پ ن: سکوت کن شاعر ... پ ن: دوست یکی است، خدا یکی است، تنها دوست واقعی خداست. |